سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تعادل اقتصادی و قاچاق معکوس

نبض بازار اگر بطور طبیعی بزند همه چیز در جای خود قرار گرفته باشد قیمت ها ارزان شده و مردم با قدرت خرید مناسب به همه خواسته های اقتصادی خود می رسند. اما کسانی هستند که در این بازار دست کاری می کنند تا منافع بیشتری به سوی جذب کنند. لذا تعادل بازار را به هم ریخته و گرانی و تورم را بوجود می اورند. یکی از روش ها احتکار است. یعنی تولید کننده با احتکار کالا کمبود مصنوعی ایجاد می کند تا قیمت ها بالا برود و جنس خود را بفروشد. البته اگر فقط این متغییر باشد، بعد از مدتی تولید کنندگان جدید وارد شده و فراوانی ایجاد شده و قیمت به حال قبل برمی گردد. زیرا سود زیاد این کالا تولید کنندگان را به خود جذب می کند. لذا احتکار کنندگان باید انحصار کننده هم باشند. یعنی به دیگر تولید کنندگان اجازه ندهند تا وارد بازار شوند. مانند صنایع خودرو سازی ایران که 50سال واردات خودرو را ممنوع کردند تا مردم مجبور به خرید محصولات آنها شوند. لذا آنها هم با احتکار  فصلی کمبود مصنوعی ایجاد کرده بعد از افزایش قیمت آنها را وارد بازار می کردند. پس اگر انحصار و احتکار با هم نباشند قیمت ها می شکند. و گرانی نشان وجود احتکار و انحصار و اتحاد این دو می باشد.

از سوی دیگر دولت ایران در این 50سال برای کالاهای اساسی حساب ویژه باز کرده بود. یکی از این راهها واردات باقیمت ارز دولتی بود. که یک کار حسابداری بود. یعنی فقط برای خودشان ضرب و تقسیم می کردند و الا در عالم خارج، چنین چیزی وجود نداشت. مثلا با ارز 70ریالی گندم و برنج و روغن و ارد می کردند.لذا بهای تمام شده واردات خیلی کمتر از تولید داخلی می شد. و تولید کنندگان قادر به رقابت نبودند. و از بین می رفتند. و کشور وابسته به واردات می شد. یکی از دلایل آن عدم دریافت فیزیکی پول نفت بود. زیرا در 120سال عمر نفت ایران یک دلار هم به خزانه واریز نشده است.50سال اول که دست انگلیس ها بود و انحصاری برداشت کرده و پول آن برای ایجاد بریتانیای کبیر خرج می شد.30سال بعدی که برای قدرت برتر آمریکا هزینه شد . و در 40سال بعد از انقلاب هم که تحریم بوده اصلا بانکها اجازه انتقال دلار نداشتند. لذا حسابداران بانک مرکزی به خیال خود نرخ ارز را ثابت نگهداشتند، و با آن کالاهای اساسی وارد کردند. در حالیکه دلار در بازار آزاد هر روز کمتر می شد و لذا قیمت ان بالاتر می رفت. زیرا امکان حواله دریافت و پرداخت نبود. بنابر این پول نفت را در انسو می دادند و کالهای اساسی را چند برابر قیمت و با دور زدن تحریم ها می خریدند با اینحال طوری محاسبه می کردند که نصف قیمت تولید داخلی باشد و مردم تمایلی به خرید کالاهای داخلی نداشته باشند. به همین جهت مردم روستاها را رها کرده به شهر می امدند تا از ارزاق ارزانتر استفاده کنند. و همسایه ها نیز افراد خود را به عنوان آواره یا پناهنده به ایران گسیل می کردند که در این ارزانی شریک باشند. و با کمک آنها ارزاق از ایران به کشورهای همسایه هم قاچاق می شد.  لذا کنتور مصرف ایران سه برابر متوسط دنیا نشان می داد. که برنامه ریزی را مشکل می کرد. مثلا وزرات کشاورزی تولید و خرید گندم و واردات گندم را برای 80میلیون ایرانی حساب می کرد در حالیکه دو برابر این جمعیت بطور غیر رسمی یا مهمان یا قاچاق از ان بهره می جستند. در همه زمینه ها اینطور بود: گازوئیل و نفت و برق و آب و.. شش برابر مصرف متوسط دنیا گزارش می شد. هر دولتی هم می خواست جراحی کند ناقص تر می شد مثلا روحانی ارز را به 4200ارتقا داد. روز اول کسی طالب نبود زیرا ارز 3هزار بود. لذا آن را به اشنایان دادند تا دیگران هم ترغیب شوند. دیگران که ترغیب شدند ارز ده برابر شد.

Economic balance and reverse trafficking

If the market pulse beats naturally, everything is in place, prices will go down, and people will be able to meet all their economic needs with the right purchasing power. But there are those who manipulate this market to attract more profits. Therefore, they upset the market balance and create inflation. One method is hoarding. That is, the producer creates an artificial shortage by hoarding goods so that prices can rise and he can sell his goods. Of course, if this is the only variable, after a while new manufacturers will enter and abundance will be created and the price will return to the previous one. Because the high profit of this product attracts producers. Therefore, hoarders must also be monopolists. That is, do not allow other manufacturers to enter the market. Like the Iranian car industry, which banned the import of cars for 50 years so that people would be forced to buy their products. Therefore, they also created artificial shortages with seasonal hoarding and introduced them to the market after the price increase. So if monopoly and hoarding are not together, prices will break. And high prices indicate the existence of monopoly, monopoly and union of the two. On the other hand, the Iranian government had opened a special account for basic goods during these 50 years. One way was to import expensive government currency. Which was an accounting job. That is, they multiplied and divided only for themselves, and otherwise in the outside world, there was no such thing. For example, they traded wheat, rice, oil and flour for 70 Rials. Therefore, the cost of imports was much lower than domestic production. And manufacturers could not compete. And they perished. And the country became dependent on imports. One of the reasons was the lack of physical receipt of oil money. Because in the 120 years of Iran"s oil, not a single dollar has been deposited in the treasury. And in the 40 years after the revolution, when there were sanctions, banks were not allowed to transfer dollars at all. Therefore, the central bank accountants kept the exchange rate stable, and imported basic goods with it. While the dollar was lower every day in the open market and therefore its price was higher. Because it was not possible to receive and pay the remittance. So they paid for the oil in Enso and bought the basic goods many times the price and bypassed the sanctions. However, they calculated that it was half the price of domestic production and people were not willing to buy domestic goods. For this reason, people left the villages and came to the city to use cheaper food. And the neighbors sent their people to Iran as refugees or refugees to share in this cheapness. And with their help, food was smuggled from Iran to neighboring countries. Therefore, Iran"s consumption meter showed three times the world average. Which made planning difficult. For example, the Ministry of Agriculture estimated the production and purchase of wheat and the import of wheat for 80 million Iranians, while twice as many people used it informally or as guests or smugglers. In all fields, it was like this: diesel, oil, electricity, water, etc., were reported to be six times the world average consumption. Any government that wanted to operate would be more imperfect, for example, Rouhani raised the currency to 4,200. The first day no one wanted because the currency was 3 thousand. So they gave it to acquaintances to encourage others. Others who were persuaded the currency increased tenfold.

التوازن الاقتصادی وعکس الاتجار

إذا کان نبض السوق ینبض بشکل طبیعی ، فإن کل شیء فی مکانه ، وستنخفض الأسعار ، وسیتمکن الناس من تلبیة جمیع احتیاجاتهم الاقتصادیة بالقوة الشرائیة المناسبة. لکن هناک من یتلاعب بهذا السوق لجذب المزید من الأرباح. لذلک ، یخلون بتوازن السوق ویخلقون التضخم. إحدى الطرق هی الاکتناز. أی أن المنتج یخلق نقصًا مصطنعًا عن طریق تخزین البضائع حتى ترتفع الأسعار ویمکنه بیع بضاعته. بالطبع ، إذا کان هذا هو المتغیر الوحید ، فسوف تدخل الشرکات المصنعة الجدیدة بعد فترة وسیتم إنشاء وفرة وسیعود السعر إلى السابق. لأن الربح المرتفع لهذا المنتج یجذب المنتجین. لذلک ، یجب أن یکون المکتنزون أیضًا محتکرون. بمعنى ، لا تسمح للمصنعین الآخرین بدخول السوق. مثل صناعة السیارات الإیرانیة التی حظرت استیراد السیارات لمدة 50 عامًا حتى یضطر الناس إلى شراء منتجاتهم. لذلک ، فقد تسببوا أیضًا فی نقص مصطنع مع الاکتناز الموسمی وتقدیمهم إلى السوق بعد زیادة الأسعار. لذا ، إذا لم یکن الاحتکار والادخار معًا ، فسوف تنکسر الأسعار. وتشیر الأسعار المرتفعة إلى وجود احتکار واحتکار واتحاد بین الاثنین. من ناحیة أخرى ، فتحت الحکومة الإیرانیة حسابًا خاصًا للسلع الأساسیة خلال هذه السنوات الخمسین. إحدى الطرق کانت استیراد عملة حکومیة باهظة الثمن. التی کانت وظیفة محاسبة. أی أنهم یتکاثرون وینقسمون لأنفسهم فقط ، وبخلاف ذلک فی العالم الخارجی ، لم یکن هناک شیء من هذا القبیل. على سبیل المثال ، تم تداول القمح والأرز والزیت والدقیق مقابل 70 ریالاً ، وبالتالی کانت تکلفة الواردات أقل بکثیر من الإنتاج المحلی. ولا یمکن للمصنعین التنافس. وهلکوا. وأصبحت البلاد تعتمد على الواردات. کان أحد الأسباب هو عدم الاستلام الفعلی لأموال النفط. لأنه خلال 120 عامًا من النفط الإیرانی ، لم یتم إیداع دولار واحد فی الخزانة. وفی الأربعین عامًا التی أعقبت الثورة ، عندما کانت هناک عقوبات ، لم یُسمح للبنوک بتحویل الدولار على الإطلاق. لذلک ، أبقى محاسبو البنوک المرکزیة سعر الصرف مستقرًا ، واستوردوا معه السلع الأساسیة. بینما کان الدولار ینخفض ??کل یوم فی السوق المفتوحة وبالتالی کان سعره أعلى. لأنه لم یکن من الممکن استلام ودفع الحوالة. فدفعوا ثمن النفط فی إنسو واشتروا البضائع الأساسیة أضعاف السعر وتجاوزوا العقوبات ، لکنهم حسبوا أنها نصف سعر الإنتاج المحلی ولم یکن الناس على استعداد لشراء السلع المحلیة. لهذا السبب ، غادر الناس القرى وجاءوا إلى المدینة لاستخدام طعام أرخص. والجیران أرسلوا أبناءهم إلى إیران کلاجئین أو لاجئین لیشارکوا فی هذا الرخص. وبمساعدتهم تم تهریب المواد الغذائیة من إیران إلى الدول المجاورة. لذلک ، أظهر عداد استهلاک إیران ثلاثة أضعاف المتوسط ??العالمی. مما جعل التخطیط صعبًا. على سبیل المثال ، قدرت وزارة الزراعة إنتاج وشراء القمح واستیراد القمح لـ 80 ملیون إیرانی ، بینما استخدمه ضعف عدد الأشخاص الذین یستخدمونه بشکل غیر رسمی أو کضیوف أو مهربین. فی جمیع المجالات ، کان الأمر على هذا النحو: الدیزل ، والنفط ، والکهرباء ، والمیاه ، وما إلى ذلک ، تم الإبلاغ عن ستة أضعاف متوسط ??الاستهلاک العالمی. أی حکومة ترید العمل ستکون أکثر نقصًا ، على سبیل المثال ، رفع روحانی العملة إلى 4200. فی الیوم الأول لم یرغب أحد لأن العملة کانت 3 آلاف. لذلک أعطوها للمعارف لتشجیع الآخرین. زادت العملة الأخرى التی تم إقناعها بمقدار عشرة أضعاف.

اقتصادی توازن او د قاچاق برعکس

که د بازار نبض په طبیعی ?ول ووهل شی، هر?ه به په خپل ?ای وی، نرخونه به را?ی? شی او خلک به وکولی شی خپل? ?ول? اقتصادی ا?تیاو? په سمه پیرود سره پوره ک?ی. م?ر داس? ?وک شتون لری چ? دا بازار د ?یرو ??و راجلبولو لپاره اداره کوی. له همد? امله، دوی د بازار توازن خرابوی او انفلاسیون رامین?ته کوی. یوه طریقه ذخیره کول دی. یعنی تولیدوونکی د توکو په ذخیره کولو سره مصنوعی کم?ت رامین?ته کوی تر?و نرخونه لو? شی او خپل توکی وپلوری. البته ، که دا یوازینی متغیر وی ، نو یو ?ه وروسته به نوی تولید کونکی ننو?ی او کثرت به رامین?ته شی او نرخ به پخوانی ته راستون شی. ?که چ? د د? محصول لو?ه ??ه تولیدونکی جذبوی. له همد? امله، ذخیر? هم باید انحصاری وی. دا دی، نورو تولیدونکو ته اجازه مه ورکوئ چ? بازار ته ننو?ی. لکه د ایران د مو?رونو صنعت چ? د 50 کلونو لپاره ی? د مو?رو پر واردولو بندیز ول?اوه، ?و خلک ا? شی چ? خپل تولیدات واخلی. له همد? امله ی? د موسمی ذخیره کولو سره مصنوعی کم?ت هم رامن?ته ک? او د بیو له لو??دو وروسته ی? بازار ته و?اند? ک?. نو که انحصار او ذخیره یو?ای نه وی، نرخونه به مات شی. او لو? نرخونه د دوا?و د انحصار، انحصار او اتحاد شتون په ?وته کوی. له بل? خوا د ایران حکومت په دغو پن?وسو کلونو ک? د لوم?نیو توکو لپاره ?ان??ی حساب پرانیستی و. یوه لاره دا وه چ? د قیمتی دولتی پیسو واردول. چ? د محاسب? دنده وه. دا چ? دوی یواز? د ?ان لپاره ضرب او ویشلی او نور په بهرن? ن?? ک? هی? شی نه و. د ب?ل?? په تو?ه دوی غنم، وریج?، غو?ی او او?ه په 70 ریالو پلورل، له همد? امله د وارداتو ل??ت د کورنیو تولیداتو په پرتله ??ر کم وو. او جو?ونکی نشی کولی سیالی وک?ی. او دوی م?ه شول. او هیواد په وارداتو متکی شو. یو لامل ی? د تیلو د پیسو د فزیکی رسیدلو نشتوالی و. ?که چ? د ایران د تیلو په 120 کلونو ک? یو ?الر هم په خزانه ک? نه دی جمع شوی. او د انقلاب ?خه وروسته په 40 کلونو ک?، کله چ? بندیزونه ول، بانکونو ته اجازه نه وه چ? ?الر انتقال ک?ی. له همد? امله د مرکزی بانک محاسبینو د تبادل? نرخ ثابت ساتلی و او له د? سره ی? لوم?نی توکی واردول. په داس? حال ک? چ? په ازاد بازار ک? د ?الرو بیه هره ور? ?ی?ه وه او له همد? امله ی? بیه لو?ه وه. ?که چ? د پیسو ترلاسه کول او تادیه کول ممکن نه وو. نو دوی په اینسو ک? د ت?لو بیه ورک?ه او لوم?نی توکی ی? ?و چنده په بیه رانیول او له بندیزونو ی? ت?ر ک?ل، خو بیا ی? هم حساب کاوه چ? دا د کورنیو تولیداتو نیمه بیه ده او خلک د کورنیو توکو پیرلو ته ز?ه نه ?ه کوی. له همد? امله، خلکو کلی پری?ودل او ?ار ته راغلل تر?و ارزانه خوا?ه وکاروی. او ?اون?یانو خپل خلک ایران ته د مهاجرو یا مهاجرینو په تو?ه لی?لی تر?و په د? سست? ک? برخه واخلی. او د دوی په مرسته له ایران ?خه ?اون?یو هیوادونو ته خوراکی مواد قاچاق کیدل. له همد? امله د ایران د مصرف اندازه د ن?? د اوسط ?خه در? برابره ?ودل شو? ده. چ? پلان جو?ونه ی? ستونزمنه ک?ه. د بیل?? په تو?ه، د کرن? وزارت د 80 ملیون ایرانیانو لپاره د غنمو تولید او پیرود او د غنمو واردات ا?کل ک?ی، پداس? حال ک? چ? دوه چنده خلکو په غیر رسمی تو?ه یا د میلمنو یا قاچاق و?ونکو په تو?ه کارول. په ?ولو برخو ک?، دا په د? ?ول وه: ?یزل، تیل، بری?نا، اوبه، او نور د ن?? د اوسط مصرف شپ? چنده راپور شوی. هر هغه حکومت چ? غوا?ی کار وک?ی ?یر نیم??ی وی، د بیل?? په تو?ه، روحانی د پیسو ارز?ت 4,200 ته لو? ک?. په اوله ور? هیچا نه غو?تل ?که اسعار در? زره وو. نو دوی د نورو ه?ولو لپاره پیژندونکو ته ورک?ل. نور چ? د اسعارو ه?ول شوی لس چنده زیات شوی.