در راه اعتلای ایران

عراقچی اختیارات می خواهد تا یک روزه قرارداد را ببندد و آمریکا را به برجام برگر داند. البته این را رئیس جمهوری گفته که مرکز مدیریت و استراتژیک درس می دهد و حقوقدان و سیاست مدار بین المللی است و زبان دنیا را می فهمد و سرهنگ و فرمانده اترش پدافند هم هفت سال بوده است. در حالیکه در همان درس اول اصول مدیریت علمی به همه یاد می دهند که اختیارات برابر مسئولیت ها است. اگر کسی بیش از مسئولیت اختیار طلب کند دیکتاتور است و اگر مسدولیت او کمتر از اختیاراتش باشد بیکاره است. این نفهمی از سطوح عالی مدیریت شاید بخاطر زمان باشد یعنی در اثر زمان این مفاهیم از یاد رفته باشد ولی بیشتر بخاطر گوش ندادن به استاد است.

وقتی که به قول همتی استاد را در دفتر کار خود بیاوری تا امتحان درس را ویژه از شما بگیرد معلوم است که استاد به حرف تو گوش داده نه شاگرد به حرف استاد. یا وقتی که مانند خود همتی بدون اینکه خارج رفته و استاد دیده باشی دکترای خود را گرفته باشی! معلوم است که همه چیز را فراموش می کنی اما بدتر از همه اینکه امام علی می گوید از تجربه چیزی بالاتر نیست و اگر کسی از روزگار درس نگرفت از هیچ چیز درس نخواهد گرفت. یعنی به فرض اینکه این فصل کتاب را نخوانده! ولی در کار مدیریت که بوده، لذا باید بالانس بین اختیارات و مسئولیت ها را فهمیده باشد. ولی نفهمی از انجا ناشی می شود که حتی در مورد ریاست جمهوری و وزارت خارجه هم چنین اظهار نظری کرده است! می گویند چرا کم کاری کردی ؟ می گوید رئیس جمهور اختیارات نداشته است. واین نفهمی هم شاید  واقعا نفهمی نباشد! خود را به نفهمی زده تا بلیط یک نفر را بدهد و جای دونفر بنشیند! یعنی دقیقا منظور او این است که آقای عراقچی باید اختیارات ولی فقیه را داشته باشد. یک معاون سیاسی وزارت خارجه که همه فکر و ذکرش برجام است و این یک کار را هم نمی تواند خوب انجام دهد، حالا می خواهد در جای رهبری باشد. همانطور که رئیس جمهور هم با این حرفها خواستار اختیارولی فقیه بود. یعنی در مسئولیت فقط رئیس جمهور است ولی در اختیار هم رئیس جمهور و هم ولی فقیه. که اگر با سوء نیت به آن نگاه کنیم کودتا محسوب می شود. یعنی عراقچی می خواهد شروط رهبری را حذف کند. و حرف طرف برجام را بر کرسی بنشاند. والا در حد برجام عراقچی تام الاختیار است. اگر نماینده تام الاختیار نبود برای چه فرستادند؟ اما تام الختیاری او در موضع خودش بعنوان معاون سیاسی وزارت امور خارجه ایران. که سیاست کلی با رهبری است راهبرد ها هم با رئیس جمهور.  سیاست کلی عزت، حکمت و مصلحت است. و راهبرد ها رفع تحریم ها بطور کامل و بازگشت آمریکا به برجام بی قید و شرط. فرموله کردن این سه موضوع می رساند که عراقچی می خواهد یکی یا چند تا از این راهبرد ها را دور بزند! و به همین جهت اختیارات می خواهد. آیا عزت و مصلحت و حکمت را زیرپا می گذارد یا رفع کامل تحریم ها؟ دود خاکستری که همیشه از اتاق مذاکرات فرسایشی بیرون می زند همه را می خواهد. هم می خواهد ایران عزت و مصلحت و حکمت خود را نادیده بگیرد و هم تحریم ها بر قرار باشد و هم ایران به تمام تعهدات برجامی و فوق پادمانی پایبند باشد. لذا این خواست دشمنان است. اینکه چرا دشمنان چنین خواستی را تحمیل می کنند بسیار روشن است. آنها مانند بیمار کرونایی در حال از دست دادن زندگی خود هستند و تمدن غرب نفس هایش به شماره افتاده، این خواسته برای ان است که ایران تازه نفس شش و قلب و کلیه و چشم و گوش خود را به آنان هدیه کند تا دوباره جان بگیرند! استعمار و استثمار و قتل عام دنیا را، بنام آزادی ادامه دهد

What powers does Mr. Araqchi need?

The Iraqi wants the authority to sign the contract one day and call the United States Burjam Burger. Of course, this was said by the president, who teaches management and strategy, is an international lawyer and politician, understands the language of the world, and has been an Austrian colonel and commander of the defense for seven years. While in the very first lesson, the principles of scientific management teach everyone that authority is equal to responsibility. If someone demands more authority than he"s, he is a dictator, and if his responsibility is less than his authority, he is unemployed. This lack of understanding of higher levels of management may be due to time, ie these concepts have been forgotten due to time, but it is mostly due to not listening to the teacher. When, as Hemmati puts it, you bring the teacher to your office to take a special exam for you, it is clear that the teacher has listened to you, not the student. Or when, like Hemmati, you got your doctorate without going out and seeing a professor! It is clear that you forget everything, but worst of all, what Imam Ali says is nothing more than experience, and if someone does not learn from the times, he will not learn from anything. That is, assuming that he has not read this chapter of the book! But in the job of management, so he must understand the balance between powers and responsibilities. But there is no understanding that he has even commented on the presidency and the State Department! They say why did you do less? He says the president had no authority. And this incomprehension may not be really incomprehensible! He made a fool of himself to give a ticket to one person and take the place of two people! That is, he means exactly that Mr. Araqchi should have the authority of the Supreme Leader. A political deputy of the Ministry of Foreign Affairs, who has all the thoughts and mentions of Barjam and he can not do a good job, now wants to be in the leadership position. As the president used these words to call for the authority of the jurist. That is, only the president is in charge, but both the president and the supreme leader are in charge. If we look at it with malice, it is a coup. That is, the Iraqi wants to remove the conditions of leadership. And put the word of Barjam on the chair. Vala is a full-fledged Iraqi as far as Barjam is concerned. If not a full-fledged representative, why did they send him? But his full position in his position as political deputy of the Iranian Ministry of Foreign Affairs. That general policy is with the leadership, strategies are with the president. The general policy is dignity, wisdom and expediency. And strategies to lift sanctions completely and return the United States to the UN Security Council unconditionally. The formulation of these three issues indicates that the Iraqi wants to circumvent one or more of these strategies! And that"s why he wants authority. Does it violate dignity, expediency and wisdom, or the complete lifting of sanctions? The gray smoke that always comes out of the erosive negotiation room wants everyone. It wants Iran to ignore its dignity, expediency and wisdom, and to impose sanctions, and Iran to abide by all the obligations of the Supreme Court. Therefore, this is the will of the enemies. It is very clear why the enemies impose such a demand. They are losing their lives like a coronary disease, and the Western civilization is counting its breaths, this is a request for Iran to give them a new breath, lungs, heart, kidneys, eyes and ears so that they can live again! Continue the colonization and exploitation and massacre of the world in the name of freedom

ما هی الصلاحیات التی یحتاجها السید عراقجی؟

العراقی یرید السلطة لإبرام العقد ذات یوم والاتصال بالولایات المتحدة برجام برجر. طبعا هذا ما قاله الرئیس: مرکز الإدارة والاستراتیجیة یعلّمه ، وهو محامٍ وسیاسی دولی ، ویفهم لغة العالم ، وکان عقیدًا وقائدًا للدفاع النمساوی. سبع سنوات. بینما فی الدرس الأول ، تعلم مبادئ الإدارة العلمیة الجمیع أن السلطة مساویة للمسؤولیة. إذا طلب شخص ما سلطة أکثر منه فهو دیکتاتور ، وإذا کانت مسؤولیته أقل من سلطته فهو عاطل عن العمل. قد یکون هذا النقص فی فهم المستویات العلیا للإدارة بسبب الوقت ، أی أن هذه المفاهیم قد تم نسیانها بسبب الوقت ، ولکن فی الغالب یرجع ذلک إلى عدم الاستماع إلى المعلم. عندما تحضر المعلم إلى مکتبک لإجراء اختبار خاص لک ، کما یقول همتی ، فمن الواضح أن المعلم قد استمع إلیک ولیس للطالب. أو عندما تحصل ، مثل Hemmati ، على الدکتوراه دون الخروج ومقابلة أستاذ! من الواضح أنک نسیت کل شیء ، ولکن الأسوأ من کل شیء ، ما یقوله الإمام علی لیس أکثر من خبرة ، وإذا لم یتعلم أحد من الزمن فلن یتعلم من أی شیء. أی بافتراض أنه لم یقرأ هذا الفصل من الکتاب! لکن فی وظیفة الإدارة ، یجب أن یفهم التوازن بین السلطات والمسؤولیات. لکن لیس هناک من فهم أنه علق حتى على الرئاسة ووزارة الخارجیة! یقولون لماذا فعلت القلیل؟ یقول إن الرئیس لیس لدیه سلطة. وقد لا یکون هذا الغموض غیر مفهوم حقًا! لقد خدع من نفسه أن یعطی تذکرة لشخص واحد ویحل مکان شخصین! أی أنه یعنی بالضبط أن السید عراقجی یجب أن یتمتع بسلطة المرشد الأعلى. النائب السیاسی لوزارة الخارجیة ، الذی لدیه کل أفکار برجام ویذکره ولا یستطیع القیام بعمل جید ، یرید الآن أن یکون فی موقع القیادة. کما استخدم الرئیس هذه الکلمات للدعوة إلى سلطة الفقیه. أی أن الرئیس وحده هو المسؤول ، لکن الرئیس والمرشد الأعلى مسؤولان. إذا نظرنا إلیها بخبث ، فهی انقلاب. أی أن العراقی یرید إزالة شروط القیادة. ونضع کلمة برجام على الکرسی. فالا عراقیة کاملة فیما یتعلق ببرجام. إذا لم یکن ممثلًا کامل الصلاحیات ، فلماذا أرسلوه؟ لکن منصبه الکامل فی منصبه کنائب سیاسی لوزارة الخارجیة الإیرانیة. تلک السیاسة العامة مع القیادة والاستراتیجیات مع الرئیس. السیاسة العامة هی الکرامة والحکمة والنفع. واستراتیجیات لرفع العقوبات بشکل کامل وإعادة الولایات المتحدة إلى مجلس الأمن الدولی دون قید أو شرط. إن صیاغة هذه القضایا الثلاثة تدل على أن العراقی یرید الالتفاف على واحدة أو أکثر من هذه الاستراتیجیات! ولهذا السبب یرید السلطة. هل ینتهک الکرامة والنفع والحکمة أم الرفع الکامل للعقوبات؟ الدخان الرمادی الذی یخرج دائمًا من غرفة المفاوضات المتآکلة یرید الجمیع. ترید من إیران أن تتجاهل کرامتها ونفعتها وحکمتها ، وأن تفرض العقوبات ، وأن تلتزم إیران بجمیع التزامات المحکمة العلیا. لذلک هذه هی إرادة الأعداء. من الواضح جدا لماذا یفرض الأعداء مثل هذا الطلب. إنهم یفقدون حیاتهم مثل مرض الشریان التاجی ، والحضارة الغربیة تعد أنفاسها ، وهذا طلب من إیران لمنحهم نفسًا جدیدًا ورئتین وقلبًا وکلیتین وعینین وآذانًا ، حتى یتمکنوا من العیش مرة أخرى! مواصلة الاستعمار والاستغلال والمجازر للعالم باسم الحریة

¿Qué poderes necesita el Sr. Araqchi?

El iraquí quiere que la autoridad concluya el contrato un día y llame a Estados Unidos Burjam Burger. Por supuesto, esto es lo que ha dicho el presidente: el Centro de Gestión y Estrategia enseña, y él es un abogado y político internacional, y comprende el idioma del mundo, y ha sido coronel y comandante de la Defensa Austriaca de siete años. En la primera lección, los principios de la gestión científica enseñan a todos que la autoridad es igual a la responsabilidad. Si alguien exige más autoridad que él, es un dictador, y si su responsabilidad es menor que su autoridad, está desempleado. Esta falta de comprensión de los niveles superiores de gestión puede deberse al tiempo, es decir, estos conceptos se han olvidado por el tiempo, pero se debe principalmente a no escuchar al profesor. Cuando, como dice Hemmati, llevas al profesor a tu oficina para que te haga un examen especial, está claro que el profesor te ha escuchado, no el alumno. ¡O cuando, como Hemmati, te doctoras sin salir a ver a un profesor! Está claro que te olvidas de todo, pero lo peor de todo, lo que dice el Imam Ali no es más que experiencia, y si alguien no aprende de los tiempos, no aprenderá de nada. Es decir, ¡suponiendo que no haya leído este capítulo del libro! Pero en el trabajo de gestión, por lo que debe comprender el equilibrio entre poderes y responsabilidades. ¡Pero no hay entendimiento de que incluso haya comentado sobre la presidencia y el Departamento de Estado! Dicen por qué hiciste menos? Dice que el presidente no tenía autoridad. ¡Y esta incomprensión puede no ser realmente incomprensible! ¡Se puso en ridículo al dar un boleto a una persona y tomar el lugar de dos personas! Es decir, quiere decir exactamente que el Sr. Araqchi debería tener la autoridad del Líder Supremo. Un diputado político del Ministerio de Relaciones Exteriores, que tiene todos los pensamientos y menciones de Barjam y no puede hacer un buen trabajo, ahora quiere estar en la posición de liderazgo. Como el presidente utilizó estas palabras para pedir la autoridad del jurista. Es decir, solo el presidente está a cargo, pero tanto el presidente como el líder supremo están a cargo. Si lo miramos con malicia, es un golpe de Estado. Es decir, el iraquí quiere eliminar las condiciones de liderazgo. Y puso la palabra de Barjam en la silla. Vala es un iraquí de pleno derecho en lo que respecta a Barjam. Si no es un representante de pleno derecho, ¿por qué lo enviaron? Pero su posición completa en su puesto de diputado político del Ministerio de Relaciones Exteriores de Irán. Esa política general es con el liderazgo, las estrategias están con el presidente. La política general es la dignidad, la sabiduría y la conveniencia. Y estrategias para levantar las sanciones por completo y devolver a Estados Unidos al Consejo de Seguridad de la ONU incondicionalmente. ¡La formulación de estos tres temas muestra que el iraquí quiere eludir una o más de estas estrategias! Y por eso quiere autoridad. ¿Viola la dignidad, la conveniencia y la sabiduría, o el levantamiento total de las sanciones? El humo gris que siempre sale de la erosiva sala de negociaciones quiere a todos. Quiere que Irán ignore su dignidad, conveniencia y sabiduría, e imponga sanciones, y que Irán cumpla con todas las obligaciones de la Corte Suprema. Por tanto, esta es la voluntad de los enemigos. Está muy claro por qué los enemigos imponen tal exigencia. Están perdiendo la vida como una enfermedad coronaria, y la civilización occidental está contando sus alientos, esta es una solicitud para que Irán les dé un nuevo aliento, pulmones, corazón, riñones, ojos y oídos, ¡para que puedan vivir de nuevo! Continuar la colonización, explotación y masacre del mundo en nombre de la libertad.