سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مشکلات آب خوزستان و سیستان و دریاچه ارومیه

فقط با الغا معاهده های ننگین مانند پیمان سعد آباد حل می شود. زیرا در این پیمان کوه آرارت برفگیر با تمام حوزه های آبریزش به ترکیه واگذار شد و آنسوی اروند رود و سلیمانیه به عراق و هیرمند و دشت نا امید و قصر فیروزه به افغانستان و بلوچستان هم بین ایران و پاکستان تقسیم گردید.ولذا مدیرت آب در خوزستان و سیستان و بلوچستان و حوضه های آبریز دریاچه ارومیه به بیگانگان رسید و امروز شاهد ایجاد سد های بزرگ در مسیر این رودخانه ها و آبریز ها می باشیم که باعث خشکسالی خوزستان و سیستان و آذربایجان غربی شده و گردو غبار و شن و ماسه را میهمان مردم کرده است. میتوان گفت گه این معاهده های ننگین فقط مربوط به پیمان سعد آباد نمی باشد بلکه پیمان های ریز و درشت محرمانه و غیرمحرمانه دیگر هم باید بررسی شود: چرا ایران نمی تواند از نفت شاه در مرز عراق بهره برداری کند؟ آیا واقعا مسائل مالی و مشکلات مالی است یا موانع بین المللی و تعهدات غیر مسئولانه است. اگر مشکلات مالی است آن را به بخش خصوصی واگذار کنند روی دست می برند.

یا چاههای نفت هم مرز با شوروی سابق(جمهوری آذربایجان) روسیه و افغانستان. چرا از آب زیر زمینی که از هیمالیا سرچشمه گرفته و به دریای عمان می ریزد بهره برداری نمی شود آیا واقعا مشکلات فنی دارد یا تعهدات برجامی مانع آن می شود؟ اگر بخواهیم به این معاهدات بپردازیم باید خیانت های بسیاری را یاد آوری کنیم. چرا از میادین مشترک بهره برداری بیشتری نمی شود و چرا مانع مهاجرت نفت و آب از مجاری زیر زمینی به آنسوی مرزها نمی شوند. بطور مثال یک نمونه اگر زاگرس بین سیرجان و سنندج را در نظر بپیرم به علت چند لایه بودن کوهستانها نزولات جوی قابل استفاده برای مردم ایران نیست و با نفوذ در لایه های زیر زمینی بسوی کشورهای جنوبی خلیج فارس راه پیدا می کند. مخصوصا نفت های این ح.زه که همگی راهی شرق عربستان می شوند و شرکت آرامکوی عربستان را تغذیه می کنند. این موضوع را همه مسئولین نفتی می دانند ولی چرا اقدام نمی کنند به دو دلیل است اولا عربستان نمی گذارد زیرا اگر مسیر مهاجرت زیر زمینی نفت به سوی عربستان بسته شود ترکیب در امدی انها کلا به صفر می رسد. اما دلیل دوم خیانت مسئولین است که یا آگاهانه  و برای دریافت رشوه از عربستان اقدام می کنند و یا مطابق برخی معاهدات مخفی و شفاهی مانع طرح آن در مجلس و تصویب قانونهای بازدارنده می شوند. لذا امتداد این خیانت ها در عمق تاریخ و در زمان حال و اینده باید شناسایی و باطل شوند. غیر از پیمان سعد آباد در زمان پهلوی اول که چهار گوشه ایران را واگذار کرده در زمان پهلوی دوم هم فروش بحرین در سال 1349باعث شد تا سهم دریایی ایران در خلیج فارس به نیمه برسد  همچنان که رژیم حقوق دریای مازندران سهم ایران را به یک پنجم تقلیل می دهند. یا قرارداد1972الجزایر که دسترسی ایران را از رود اروند به نصف رسانده و لایروبی آن را با مشکل مواجه می کند لذا مسئله گرد و غبار خوزستان مشکل ساز می شود. در برجام هم مواردی هست که مخفیانه امضا شده و یا اگر اشکار هم بوده به تصویب مجلس نرسیده است و باید بررسی و ابطال گردد. مثل دسترسی ایران به انرژی هسته ای که باعث کمبود تولید برق می شود و قطعی برق و نارضایتی مردم را به دنبال دارد. از معاهده های قدیمی تر که باعث شد ایران بزرگ زمان کورش و داریوش و صفویه به ایران کوچ امروز تبدیل شود نباید به سادگی گذشت زیرا که بسیاری از آنان در زمان ما اتفاق می افتد و مجلس می تواند مانع آنها شود مثلا قرارداد ترکمانچای و گلستان تابحال دوبار از سوی روسیه باطل اعلام شده ولی ایران مخفی کرده است

Water problems of Khuzestan and Sistan and Lake Urmia 1096553

Only with the abolition of shameful treaties such as the Saad Abad Treaty will be resolved. Because in this treaty, the snow-capped Mount Ararat with all its catchments was ceded to Turkey, and across the Arvand River and Sulaimaniyah to Iraq, Helmand, the Plain of Hope, and the Turquoise Palace to Afghanistan and Baluchistan were also divided between Iran and Pakistan. And Sistan and Baluchestan and the catchments of Lake Urmia reached foreigners and today we see the construction of large dams along these rivers and catchments that have caused drought in Khuzestan and Sistan and West Azerbaijan and dust and sand are the guests of the people. has done. It can be said that these shameful treaties are not only related to the Saad Abad Treaty, but also other small and large secret and non-secret treaties should be examined: Why can"t Iran exploit the Shah"s oil on the Iraqi border? Is it really financial issues and financial problems or international barriers and irresponsible commitments. If there are financial problems, they will hand it over to the private sector. Or oil wells bordering the former Soviet Union (Republic of Azerbaijan), Russia and Afghanistan. Why not exploit the groundwater that originates in the Himalayas and flows into the Sea of ??Oman? Does it really have technical problems or are Barjami"s commitments preventing it? If we want to deal with these treaties, we have to remember many betrayals. Why aren"t the joint fields exploited more and why are they not preventing the migration of oil and water from underground channels across the borders? For example, if I consider the Zagros between Sirjan and Sanandaj, due to the multi-layered mountains, rainfall is not usable for the Iranian people and penetrates into the underground layers to the southern countries of the Persian Gulf. Especially the oils of this region, which all go to the east of Saudi Arabia and feed the Saudi Aramco company. This is known to all oil officials, but why they do not act is for two reasons. First, Saudi Arabia does not allow it, because if the underground oil migration route to Saudi Arabia is closed, their total income will reach zero. But the second reason is the betrayal of the officials, who either knowingly take bribes from Saudi Arabia or, in accordance with some secret and verbal treaties, prevent it from being proposed in the parliament and the passage of deterrent laws. Therefore, the continuation of these betrayals in the depths of history and in the present and the future must be identified and annulled. With the exception of the Saadabad Pact during the first Pahlavi era, which ceded the four corners of Iran, during the second Pahlavi era, the sale of Bahrain in 1349 caused Iran"s maritime share in the Persian Gulf to halve, just as the Caspian Sea rights regime reduced Iran"s share to one-fifth. they give. Or the 1972 Algerian agreement, which halves Iran"s access to the Arvand River and makes it difficult to dredge, so the Khuzestan dust problem becomes problematic. In Barjam, there are cases that have been secretly signed or, if it is obvious, have not been approved by the parliament and should be reviewed and annulled. Like Iran"s access to nuclear energy, which causes a shortage of electricity and leads to power outages and public discontent. Older treaties that made Greater Iran during the time of Cyrus, Darius, and Safavid Iran today should not be simply ignored, because many of them happen in our time and the parliament can prevent them, for example, the Turkmenchay and Golestan agreements so far. It has been annulled twice by Russia, but Iran has hidden it

مشاکل المیاه فی خوزستان وسیستان وبحیرة أورمیا 1096553

فقط بإلغاء المعاهدات المشینة مثل معاهدة سعد آباد سیتم حلها. لأنه فی هذه المعاهدة ، تم التنازل عن جبل أرارات المغطى بالثلوج بجمیع مستجمعاته لترکیا ، وعبر نهر أرفاند والسلیمانیة إلى العراق ، هلمند ، سهل الأمل ، وقصر الفیروز إلى أفغانستان وبلوشستان تم تقسیمها أیضًا بین إیران وباکستان وسیستان وبلوشستان ومستجمعات بحیرة أورمیا وصلت إلى الأجانب والیوم نرى بناء سدود کبیرة على طول هذه الأنهار والمستجمعات التی تسببت فی الجفاف فی خوزستان وسیستان وأذربیجان الغربیة والغبار والرمال ضیوف الشعب فعلت. یمکن القول أن هذه المعاهدات المخزیة لا تتعلق فقط بمعاهدة سعد آباد ، ولکن یجب فحص المعاهدات الأخرى الصغیرة والکبیرة السریة وغیر السریة: لماذا لا تستطیع إیران استغلال نفط الشاه على الحدود العراقیة؟ هل هی حقا قضایا مالیة ومشاکل مالیة أم عوائق دولیة والتزامات غیر مسؤولة. إذا کانت هناک مشاکل مالیة ، فسوف یسلمونها إلى القطاع الخاص. أو آبار النفط المتاخمة للاتحاد السوفیاتی السابق (جمهوریة أذربیجان) وروسیا وأفغانستان. لماذا لا تستغل المیاه الجوفیة التی تنبع من جبال الهیمالایا وتتدفق إلى بحر عمان ، وهل لدیها مشاکل تقنیة بالفعل أم أن التزامات برجامی تمنعها؟ إذا أردنا التعامل مع هذه المعاهدات ، علینا أن نتذکر العدید من الخیانات. لماذا لا یتم استغلال الحقول المشترکة أکثر ولماذا لا تمنع هجرة النفط والمیاه من القنوات الجوفیة عبر الحدود؟ على سبیل المثال ، إذا نظرت إلى زاغروس بین سیرجان وسنندج ، نظرًا للجبال متعددة الطبقات ، فإن هطول الأمطار غیر صالح للشعب الإیرانی ویتغلغل فی الطبقات الجوفیة إلى الدول الجنوبیة للخلیج الفارسی. خاصة زیوت هذه المنطقة التی تتجه جمیعها إلى شرق المملکة العربیة السعودیة وتغذی شرکة أرامکو السعودیة. وهذا معروف لجمیع المسؤولین فی قطاع النفط ، ولکن سبب عدم تحرکهم یعود لسببین: الأول أن المملکة العربیة السعودیة لا تسمح بذلک ، لأنه إذا تم إغلاق طریق هجرة النفط تحت الأرض إلى المملکة العربیة السعودیة ، فإن إجمالی دخلهم سیصل إلى الصفر. لکن السبب الثانی هو خیانة المسؤولین الذین إما عن عمد أخذوا رشاوى من السعودیة أو منعوا ، وفق بعض المعاهدات السریة والشفویة ، طرحها فی البرلمان وإقرار قوانین رادعة. لذلک یجب تحدید وإلغاء استمرار هذه الخیانات فی أعماق التاریخ وفی الحاضر والمستقبل. باستثناء میثاق سعد آباد خلال العهد البهلوی الأول ، الذی تنازل عن أرکان إیران الأربعة ، خلال العهد البهلوی الثانی ، تسبب بیع البحرین عام 1349 فی انخفاض حصة إیران البحریة فی الخلیج العربی إلى النصف ، تمامًا مثل حقوق بحر قزوین. النظام قلص حصة إیران إلى الخمس. أو الاتفاقیة الجزائریة لعام 1972 ، التی تقلل وصول إیران إلى نهر أرفاند إلى النصف وتجعل من الصعب تجریفها ، وبالتالی تصبح مشکلة غبار خوزستان مشکلة. فی برجام ، هناک حالات تم التوقیع علیها سرا أو ، إذا کان واضحا ، لم یوافق علیها البرلمان ویجب مراجعتها وإلغائها. مثل وصول إیران إلى الطاقة النوویة ، الأمر الذی یسبب نقصًا فی الکهرباء ویؤدی إلى انقطاع التیار الکهربائی والاستیاء العام. لا ینبغی ببساطة تجاهل المعاهدات القدیمة التی جعلت إیران الکبرى فی زمن سایروس وداریوس وإیران الصفویة الیوم ، لأن الکثیر منها یحدث فی عصرنا ویمکن للبرلمان منعها ، على سبیل المثال ، اتفاقی ترکمانشای وجولستان حتى الآن. لقد ألغته روسیا مرتین ، لکن إیران أخفته

Problèmes d"eau du Khuzestan et du Sistan et du lac d"Ourmia 1096553

Ce n"est qu"avec l"abolition de traités honteux tels que le traité de Saad Abad que l"on pourra résoudre. Parce que dans ce traité, le mont Ararat enneigé avec tous ses bassins versants a été cédé à la Turquie, et de l"autre côté de la rivière Arvand et de Sulaimaniyah à l"Irak, le Helmand, la plaine de l"espoir et le palais Turquoise à l"Afghanistan et au Baloutchistan ont également été divisés entre l"Iran et le Pakistan. Et le Sistan et Baluchestan et les bassins versants du lac Ourmia ont atteint les étrangers et nous voyons aujourd"hui la construction de grands barrages le long de ces rivières et de ces bassins hydrographiques qui ont causé la sécheresse au Khuzestan et au Sistan et en Azerbaïdjan occidental et la poussière et le sable sont les invités du peuple .. a fait. On peut dire que ces traités honteux ne sont pas seulement liés au traité de Saad Abad, mais aussi d"autres petits et grands traités secrets et non secrets devraient être examinés : Pourquoi l"Iran ne peut-il pas exploiter le pétrole du Shah à la frontière irakienne ? S"agit-il vraiment de problèmes financiers et de problèmes financiers ou de barrières internationales et d"engagements irresponsables. S"il y a des problèmes financiers, ils le remettront au secteur privé. Ou des puits de pétrole bordant l"ex-Union soviétique (République d"Azerbaïdjan), la Russie et l"Afghanistan. Pourquoi ne pas exploiter l"eau souterraine qui prend sa source dans l"Himalaya et se jette dans la mer d"Oman ?A-t-elle vraiment des problèmes techniques ou les engagements de Barjami l"empêchent-ils ? Si nous voulons traiter de ces traités, nous devons nous souvenir de nombreuses trahisons. Pourquoi les gisements communs ne sont-ils pas davantage exploités et pourquoi n"empêchent-ils pas la migration du pétrole et de l"eau des canaux souterrains à travers les frontières ? Par exemple, si je considère le Zagros entre Sirjan et Sanandaj, en raison des montagnes multicouches, les précipitations ne sont pas utilisables pour le peuple iranien et pénètrent dans les couches souterraines jusqu"aux pays du sud du golfe Persique. Surtout les huiles de cette région, qui vont toutes à l"est de l"Arabie saoudite et alimentent la société Saudi Aramco. C"est connu de tous les responsables pétroliers, mais ils n"agissent pas pour deux raisons : d"abord, l"Arabie saoudite ne le permet pas, car si la route souterraine de migration du pétrole vers l"Arabie saoudite est fermée, leur revenu total atteindra zéro. Mais la deuxième raison est la trahison des fonctionnaires, qui soit prennent sciemment des pots-de-vin de l"Arabie saoudite, soit, conformément à certains traités secrets et verbaux, empêchent sa proposition au parlement et l"adoption de lois dissuasives. Par conséquent, la poursuite de ces trahisons dans les profondeurs de l"histoire et dans le présent et le futur doit être identifiée et annulée. A l"exception du pacte de Saadabad durant la première ère Pahlavi, qui cède les quatre coins de l"Iran, durant la seconde ère Pahlavi, la vente de Bahreïn en 1349 fait diminuer de moitié la part maritime de l"Iran dans le golfe Persique, tout comme les droits de la mer Caspienne régime réduit la part de l"Iran à un cinquième. Ou l"accord algérien de 1972, qui divise par deux l"accès de l"Iran à la rivière Arvand et rend le dragage difficile, de sorte que le problème de la poussière du Khuzestan devient problématique. À Barjam, il y a des cas qui ont été secrètement signés ou, si cela est évident, n"ont pas été approuvés par le parlement et devraient être examinés et annulés. Comme l"accès de l"Iran à l"énergie nucléaire, qui provoque une pénurie d"électricité et entraîne des pannes de courant et le mécontentement du public. Les traités plus anciens qui ont fait le Grand Iran à l"époque de Cyrus, Darius et l"Iran safavide aujourd"hui ne doivent pas être simplement ignorés, car beaucoup d"entre eux se produisent à notre époque et le parlement peut les empêcher, par exemple, les accords Turkmenchay et Golestan jusqu"à présent. Il a été annulé deux fois par la Russie, mais l"Iran l"a caché