دلایل اختلاس در بانکها
تداخل بانکها در بورس و بیمه باعث اختلاس در هرسه می شود. زیرا بانک و بورس و بیمه دارای محدوده قانونی هستند ولی هیچگاه رعایت نمی کنند! زیرا انباشته شدن حجم پولی در هر کدام نیاز به دخالت در امور دیگری دارد. بانکداری در واقع امانت داری پولی است مردم بجای اینکه پولهای خود را در پستو ها و بالش ها نگهدارند آن را به بانک می سپارند. البته بانکه به خاطر حفظ پول مردم از انها باید کارمزد بگیرد. ولی تداخل در کار بورس آنها را وادار کرده که به سپرده های مردم بهره هم پرداخت کنند.
یعنی بجای اینکه مردم به پس انداز فکر کنند و برای حفظ پول خود دنبال بانک باشند بانکها برای سرمایه گذاری! و تامین مالی شرکتها، ناچارند مردم را با بهره های بالا تشویق به سپرده گذاری نمایند. و لذا حجم پول زیادی در یک جا جمع می شود که بردن و خوردن آن فقط یک چشم به هم زدن می خواهد. از ان طرف شرکتها برای جذب سرمایه سهام خود را در بورس عرضه می کنند. و بورس بعنوان وکیل سرمایه گذار و خریداران سهام نظارت بر عملکرد شرکتها می کند تا سود صاحبان سهام به درستی به آنان برسد ولی از انجا که بانکها قبلا جیب مردم را خالی کرده اند مجبور است سود بیشتری (علی الحساب) بدهد تا مردم پولهای خود را به بازار بورس و فرا بورس و بازار کالا وارد کنند. و لذا شرکتها هم بجای تولید و ایجاد ارزش افزوده واقعی به سمت توزیع و کار های زود بازده و بابهره زیاد می روند. و این امر باعث می شود تا از مجوز فروشی تا سوله فروشی را پیشه خود بسازند، و ارزش کارخانه نه به تولید بلکه به موقعیت مکانی آن منتقل می شود. لذا کارخانجات تعطیل شده و زمین یا ساختمان و ماشین آلات آن به قیمت روز به معامله گذاشته میشود تا بتوانند جواب سهامداران را بدهند. از ان سو بیمه نیز جزء موسسات مالی هستند که ذخیره بالایی از حجم پول در گردش را به خود اختصاص می دهند وظیفه بیمه پشتیبانی از تولید است. اما همانطور که بانکها از امانت دار به وکالت داری شیفت کرده اند بیمه ها هم بجای حمایت به کار وکالت و امانت داری می پردازند. زیرا در این صورت میتوانند حجم بالای پول را به سمت خود بکشند. به این جهت بسیاری از بیمه ها بجای حمایت از تولید به حمایت از خدمات روی اورده مثلا آتش سوزی و دزدی خودرو و غیره را مبنای دریافت قرار می دهند. بیمه عمر، بیمه تصادفات، و غیره را بجای بیمه کشاورزان و کارگران در صدر عملیات خود می گذارند.لذا بجای اینکه همیشه بدهکار کشاورزان و کارگران باشند، طلبکار رانندگان و پس انداز داران هستند. و با روش دیورسیفیکشن خودشان، از 80میلیون ایرانی حق بیمه می گیرند ولی پرداختی به انها انجام نمی دهند. مثلازائران اربعین باید بیمه شوند! 2میلیون نفر به اجبار مبلغی می پردازند ولی تابحا شنیده نشده که مبلغی به زائران دیه یا خسارت پرداخت کرده باشند. یا 10میلیون دانش اموز را بیمه می کنند و مبالغ هنگفتی جذب می کنند. ولی اکر تابحال شما دیدید که به دانش آموزی خسارت بدهند ما هم دیده ایم! جالب این است که در سطح عالی هماهنگی کاملی وجود دارد تا هرطور شده پولها یک جا جمع شود. چون هدف از همه تئوریهای پولی و بانکی و نمایشگاههای بیمه و بانک و بورس جمع آوری وجوهات از دست مردم است. این را اعلام می کنند و به آن افتخار هم می کنند. طبیعی است وقتی اینهمه پول در یکجا جمع شد، نه تنها سارقین را تحریک می کند بلکه مسئولین را هم سارق می کند. به همین دلیل است که در اسلام کنز یا جمع آوری پول حرام است. یعنی کار بیمه و بانک و بورس مشمول حرمت شرعی است. اما آنها گوششان بدهکار حرام و حلال نیست، جمع می کنند تا ببرند!
Reasons for embezzlement in banks
Bank interference in the stock market and insurance leads to embezzlement in all three. Because banks, stock exchanges and insurance have legal limits, but they never comply! Because the accumulation of money in each requires intervention in other matters. Banking is actually money lending. People leave their money in the bank instead of keeping it in closets and pillows. Of course, the bank must charge them to protect people"s money. But interference in the work of the stock market has forced them to pay interest on people"s deposits. That is, instead of people thinking about saving and looking for banks to save their money, banks invest! And corporate financing has to encourage people to deposit with high interest rates. And so a lot of money accumulates in one place that taking and eating it just takes a blink of an eye. On the other hand, companies offer their shares on the stock exchange to attract capital. And the stock market, as an advocate for investors and stock buyers, monitors the performance of companies so that shareholders" profits reach them properly, but since the banks have already emptied people"s pockets, it has to pay more profits (on account) so that people can spend their money. Enter the stock market and over-the-counter and commodity markets. And therefore, instead of producing and creating real added value, companies are moving towards distribution and high-efficiency and high-efficiency jobs. And this makes them make their profession from licensing to selling silos, and the value of the factory is transferred not to production but to its location. Therefore, the factories are closed and the land or the building and its machinery are traded at the current price so that they can give an answer to the shareholders. On the other hand, insurance is one of the financial institutions that have a high reserve of money in circulation. The duty of insurance is to support production. But just as banks have shifted from lending to advocacy, insurers are engaging in advocacy rather than advocacy. Because in this case, they can attract a large amount of money. For this reason, many insurers, instead of supporting production, rely on services such as fire and car theft, etc. as the basis for receiving. They put life insurance, accident insurance, etc. at the forefront of their operations instead of farmers "and workers" insurance. Therefore, instead of always owing farmers and workers, they owe it to drivers and savers. And with their own diversification method, they take insurance premiums from 80 million Iranians but do not pay them. Like forty Iranians, they must be insured! 2 million people are forced to pay a sum, but it has never been heard that they have paid a ransom or compensation to the pilgrims. Or insure 10 million students and raise huge sums. But if you have ever seen them harm a student, we have seen it too! Interestingly, there is perfect coordination at the highest level to bring the money together anyway. Because the purpose of all monetary and banking theories and insurance exhibitions and banks and stock exchanges is to collect funds from the people. They announce this and they are proud of it. It is natural that when all this money is gathered together, it not only incites the thieves but also the officials. That is why in Islam it is forbidden to collect or collect money. That is, the work of insurance, banks and stock exchanges is subject to religious sanctity. But they do not owe their ears to haram and halal, they gather to win!
أسباب الاختلاس فی البنوک
یؤدی تدخل البنک فی سوق الأوراق المالیة والتأمین إلى الاختلاس فی الثلاثة. لأن البنوک والبورصات والتأمین لها حدود قانونیة ، لکنها لا تمتثل أبدًا! لأن تراکم الأموال فی کل منها یتطلب التدخل فی أمور أخرى. البنوک هی فی الواقع إقراض الأموال ، حیث یترک الناس أموالهم فی البنک بدلاً من الاحتفاظ بها فی الخزائن والوسائد. بالطبع ، یجب على البنک فرض رسوم علیهم لحمایة أموال الناس. لکن التدخل فی عمل البورصة أجبرهم على دفع فوائد على ودائع الناس. أی ، بدلاً من أن یفکر الناس فی الادخار والبحث عن البنوک لتوفیر أموالهم ، تستثمر البنوک! ویجب أن یشجع تمویل الشرکات الناس على الإیداع بأسعار فائدة مرتفعة. وهکذا یتراکم الکثیر من المال فی مکان واحد بحیث لا یستغرق تناوله وتناوله سوى طرفة عین. من ناحیة أخرى ، تعرض الشرکات أسهمها فی البورصة لجذب رؤوس الأموال. وسوق الأوراق المالیة ، بصفته مدافعًا عن المستثمرین ومشتری الأسهم ، یراقب أداء الشرکات حتى تصل أرباح المساهمین إلیها بشکل صحیح ، ولکن بما أن البنوک قد أفرغت بالفعل جیوب الناس ، فعلیها دفع المزید من الأرباح (على الحساب) بحیث یمکن للناس إنفاق أموالهم. ادخل إلى سوق الأوراق المالیة وأسواق السلع التی لا تستلزم وصفة طبیة. وبالتالی ، بدلاً من إنتاج وخلق قیمة مضافة حقیقیة ، تتجه الشرکات نحو وظائف التوزیع والکفاءة العالیة والکفاءة العالیة. وهذا یجعلهم ینتقلون من مهنتهم من الترخیص إلى بیع الصوامع ، وقیمة المصنع لا تنتقل إلى الإنتاج بل إلى موقعه. لذلک یتم إغلاق المصانع ویتم تداول الأرض أو المبنى وآلاته بالسعر الحالی حتى یتمکنوا من إعطاء إجابة للمساهمین. من ناحیة أخرى ، یعتبر التأمین من المؤسسات المالیة التی لدیها احتیاطی کبیر من الأموال المتداولة ، وواجب التأمین هو دعم الإنتاج. ولکن مثلما تحولت البنوک من الإقراض إلى المناصرة ، فإن شرکات التأمین تنخرط فی الدعوة بدلاً من الدعوة. لأنه فی هذه الحالة ، یمکنهم جذب مبلغ کبیر من المال. لهذا السبب ، تعتمد العدید من شرکات التأمین ، بدلاً من دعم الإنتاج ، على خدمات مثل الحریق وسرقة السیارات ، وما إلى ذلک کأساس للاستلام. إنهم یضعون التأمین على الحیاة ، والتأمین ضد الحوادث ، وما إلى ذلک فی مقدمة عملیاتهم بدلاً من تأمین المزارعین والعمال ، لذلک ، بدلاً من أن یکونوا مدینین للمزارعین والعاملین دائمًا ، فإنهم مدینون للسائقین والمدخرین. وبطریقة التنویع الخاصة بهم ، یأخذون أقساط تأمین من 80 ملیون إیرانی لکنهم لا یدفعون لهم. مثل أربعین إیرانیاً ، لا بد من تأمینهم! یضطر 2 ملیون شخص إلى دفع مبلغ ، لکن لم یُسمع قط أنهم دفعوا فدیة أو تعویضات للحجاج. أو تأمین 10 ملایین طالب وجمع مبالغ ضخمة. لکن إذا رأیتهم یؤذون طالبًا من قبل ، فقد رأینا ذلک أیضًا! ومن المثیر للاهتمام ، أن هناک تنسیقًا مثالیًا على أعلى مستوى لجمع الأموال معًا على أی حال. لأن الغرض من جمیع النظریات النقدیة والمصرفیة ومعارض التأمین والبنوک والبورصات هو جمع الأموال من الناس. یعلنون هذا وهم فخورون به. من الطبیعی أنه عندما یتم جمع کل هذه الأموال معًا ، فإنها لا تحرض اللصوص فقط ولکن المسؤولین أیضًا. هذا هو السبب فی تحریم جمع الأموال فی الإسلام. أی أن عمل التأمین والبنوک والبورصات یخضع لحرمة الدین. لکنهم لا یدینون بآذانهم للحرام والحلال یجتمعون لینتصروا!
Razones de la malversación de fondos en los bancos
La interferencia bancaria en el mercado de valores y los seguros conduce a la malversación de fondos en los tres. ¡Porque los bancos, las bolsas de valores y los seguros tienen límites legales, pero nunca cumplen! Porque la acumulación de dinero en cada uno requiere una intervención en otros asuntos. La actividad bancaria es en realidad un préstamo de dinero: la gente deja su dinero en el banco en lugar de guardarlo en armarios y almohadas. Por supuesto, el banco debe cobrarles para proteger el dinero de las personas. Pero la interferencia en el funcionamiento de la bolsa de valores los ha obligado a pagar intereses sobre los depósitos de las personas. Es decir, en lugar de que la gente piense en ahorrar y busque bancos para ahorrar su dinero, ¡los bancos invierten! Y el financiamiento corporativo debe alentar a la gente a depositar con altas tasas de interés. Y así se acumula una gran cantidad de dinero en un solo lugar que tomarlo y comerlo solo requiere un abrir y cerrar de ojos. Por otro lado, las empresas ofrecen sus acciones en bolsa para atraer capital. Y el mercado de valores, como defensor de los inversionistas y compradores de acciones, monitorea el desempeño de las empresas para que las ganancias de los accionistas les lleguen adecuadamente, pero como los bancos ya han vaciado los bolsillos de las personas, tiene que pagar más ganancias (a cuenta) para que la gente puede gastar su dinero Entrar en el mercado de valores y en los mercados de productos básicos y de venta libre. Y, por tanto, en lugar de producir y crear valor añadido real, las empresas se encaminan hacia la distribución y los puestos de trabajo de alta y alta eficiencia. Y esto les hace hacer su profesión desde la concesión de licencias hasta la venta de silos, y el valor de la fábrica se traslada no a la producción sino a su ubicación. Por tanto, se cierran las fábricas y se comercializa el terreno o el edificio y su maquinaria al precio actual para que puedan dar respuesta a los accionistas. Por otro lado, el seguro es una de las instituciones financieras que tiene una alta reserva de dinero en circulación, el deber del seguro es apoyar la producción. Pero así como los bancos han pasado de otorgar préstamos a abogar, las aseguradoras se dedican a abogar en lugar de abogar. Porque en este caso, pueden atraer una gran cantidad de dinero. Por esta razón, muchas aseguradoras, en lugar de apoyar la producción, confían en servicios como incendio y robo de automóviles, etc. como base para la recepción. Ponen el seguro de vida, el seguro de accidentes, etc. a la vanguardia de sus operaciones en lugar del seguro de agricultores y trabajadores, por lo que en lugar de deber siempre a agricultores y trabajadores, se lo deben a conductores y ahorradores. Y con su propio método de diversificación, toman las primas de seguros de 80 millones de iraníes pero no las pagan. Como cuarenta iraníes, ¡deben estar asegurados! 2 millones de personas se ven obligadas a pagar una suma, pero nunca se ha oído que hayan pagado rescate o indemnización a los peregrinos. O asegurar a 10 millones de estudiantes y recaudar enormes sumas. Pero si alguna vez los has visto dañar a un estudiante, ¡nosotros también lo hemos visto! Curiosamente, existe una coordinación perfecta al más alto nivel para reunir el dinero de todos modos. Porque el propósito de todas las teorías monetarias y bancarias y las exposiciones de seguros y los bancos y las bolsas de valores es recaudar fondos de la gente. Anuncian esto y están orgullosos de ello. Es natural que cuando se junta todo este dinero, no solo incita a los ladrones sino también a los funcionarios. Es por eso que en el Islam está prohibido recolectar o recolectar dinero. Es decir, el trabajo de los seguros, los bancos y las bolsas de valores está sujeto a la santidad religiosa. Pero no deben sus oídos a haram y halal, ¡se reúnen para ganar!