الغا کاپیتولاسیون ضرورت امپراطوری ایرانی است
علیرغم ادعا های برخی مسئولین هنوز در ایران مانند دوقرن سکوت عمل می شود و در برابر ظلم استکبار جهانی سازو کار جدیدی تعریف نشده و همچنان عجز ولابه در دستور کار مسئولین هست. نمایندگان ایران بزرگ در سازمان های بین المللی و اقتصادی و فرهنگی همگی دست به سینه هستند تا آنها چه فرمایش کنند. دانشگاهها دربست در اختیار ترجمه های متون درسی است و تئوریهای دوقرن سکوت ایرانیان را تدریس می کنند. سیاسیون ما همچنان از مرزهای از دست رفته حمایت می کنند و هیچ سخنی از بازپس گیری سرزمین های نمی زنند.
و حتی در صورتیکه دیگران هم سخنی بجا آورند مدعی شده و به سکوت دعوت می نمایند. هنوز پولهای ایران سرقت شده و به بانکهای سوئیس و آمریکا واریز می شوند و مسئولان بانکی دست به سینه فقط خواهش می کنند که داراییهای بلوکه شده را آزاد کنید. در حالیکه یک دلار از خودشان را کسی بدزد، با تمام دادگاهها تماس می گیرند و تا زمانیکه دو دلار بعنوان جریمه اضافه تر نگیرند دست از تلاش برنمی دارند. نتیجه اینهمه سستی و بی مسئولیتی از همان دانشگاههای ترجمه ای بیرون می آید زیرا چنان درسهای خوبی به آنها داده اند که اصلا تصور دزدی و سرقت و جنایت برای استکبار را محال می دانند. مذاکره کنندگان گرچه ادعا می کنند، ولی در چارچوب همانها حرکت می کنند و در زمین آنها و با قواعد آنها بازی می کنند و هرگز جرات تخطی ندارند و این را افتخار خود می دانند. قوه قضائیه در راس این کاپیتولاسیون است. اولا هیچ مدرکی را نمی پذیرد! زیرا تصور اشتباه یا تخطی از حقوق بشر را فقط منحصر به ایران و مسئولین ایرانی می داند. و آنها را مصون از همه خطاها و جنایت ها می خواند. هیچ وکیل و قاضی پیدا نشده که یک کلمه برعلیه آمریکا و یا فرانسه و انگلیس لایحه بنویسد یا ادعای حقوقی کند. البته برای انحراف افکار عمومی گاهی از وجود شکایات بر علیه استکبار سخن می رانند ولی انها همه فرصت سوزی است تا مردم فراموش کنند. درست مثل ترور شهید فخری زاده یا ترور سردار سلیمانی، آنها مدعی هستند که اولا باید کسی شاکی باشد! و چون هیچکس شاکی نیست! لذا پرونده ای شکل نمی گیرد. اگر خانواده یا افرادی هم شکایت کنند می گویند مدرک ندارید! زیرا دسترسی به مدارک بر علیه سازمان اطلاعاتی سیا و یا موساد کار شما نیست. و اگر سپاه یا یک ارگان دیگر هم شکایت کند، می گویند شما در لیست تحریم هستید و شکایت شما قابل قبول نیست. زیرا کاپیتولاسیون امر می کند که هر نوع جنایت که خارجی ها انجام می دهند فقط باید در کشور خودشان محاکمه شوند. و چون خطاهای آنها یا جنایت های انها به نظر خودشان خوش خدمتی است لذا بجای محکوم کردن به آنها جایزه و مدال هم می دهند. پس در این دو قرن سکوت ایرانیان با اینهمه قتل و غارت آمریکا و انگلیس و فرانسه و سوئد یک مورد هم دادگاهی در ایران تشکیل نشده. اغلب آنها دادگاه تشکیل دادند و مصدق ها مجبور بودند پاسخگو باشند. شاید فقط در همین مورد بوده که حق به ایران داده اند. ولی در دادگاههای دیگر من جمله دادگاه میکونوس و یا دادگاه حمید نوری دفاعیات ایران را نشنیده گرفته یا آن را داستان سرایی نامیدند. آنها هرکس را بخواهند دستگیر و زندانی می کنند و هر پولی را از ایران خارج می کنند. در حالیکه قضات ایرانی می گویند: کار انها درست است. نزدیک 80تریلیون دلار ایران سرقت شده و در بانکهای سوئیس نگهداری می شود ولی قضات ایرانی می گویند این از اسرار بانکی است و ما نمی توانیم آنها را برگردانیم زیرا بانک خیانت در امانت نمی کند و راز مشتری را به ما نمی گوید ولی همین آقایان اگر ریالی در بانکهای ایرانی از انها سرقت شود یا جابجا شود، بانکها را به توپ می بندند. و فرق ایندو همان کاپیتولاسیون است. وزارت خارجه همه تقصیر ها را به گردن قوه قضاییه می اندازد و قوه قضاییه می گوید وزارت خارجه باید به ما مدرک بدهد
Abolition of capitulation is a necessity of the Persian Empire
Despite the claims of some officials, there is still two centuries of silence in Iran, and no new mechanism has been defined in the face of the oppression of global arrogance, and the helplessness is still on the agenda of the officials. The representatives of Greater Iran in international, economic and cultural organizations are all in control of what they order. Universities have access to translations of textbooks and teach theories of two centuries of Iranian silence. Our politicians continue to support the lost borders and do not talk about the recapture of the lands. And even if others say something, they claim and call for silence. Iranian money is still being stolen and deposited in Swiss and American banks, and bank officials are just asking you to release the blocked assets. While someone steals a dollar from them, they call all the courts and do not give up until they receive two extra dollars as a fine. The result of all this laziness and irresponsibility comes from the same translation universities because they have been taught such good lessons that it is impossible to imagine theft, theft and crime for arrogance. Although the negotiators claim, they move within their framework and play on their ground and according to their rules, and they never dare to violate it, and they consider this their honor. The judiciary is at the top of this capitulation. First, it does not accept any evidence! Because he considers the misconception or violation of human rights only to Iran and Iranian officials. And calls them safe from all errors and crimes. No lawyer or judge has been found to write a word or make a legal claim against the United States or France and Britain. Of course, to divert public opinion, they sometimes talk about complaints against arrogance, but they are all an opportunity for people to forget. Just like the assassination of Martyr Fakhrizadeh or the assassination of Sardar Soleimani, they claim that someone must be the plaintiff first! And because no one complains! Therefore, no case is formed. If family or people complain, they say you have no evidence! Because accessing evidence against the CIA or Mossad is not your job. And if the IRGC or another body complains, they say you are on the sanctions list and your complaint is not acceptable. Because capitulation dictates that any crime committed by foreigners should only be tried in their own country. And because their mistakes or crimes seem to them to be of good service, instead of condemning them, they give them rewards and medals. So in these two centuries of Iranian silence, with so much murder and looting by the United States, Britain, France and Sweden, not a single case has been filed in Iran. Most of them formed courts and Mossadeghs had to be held accountable. Maybe it was only in this case that they gave the right to Iran. But in other courts, such as the Mykonos court or the Hamid Nouri court, the Iranian defense has not been heard or called a storyteller. They arrest and imprison anyone they want and take any money out of Iran. While Iranian judges say: their work is right. About 80 trillion Iranian dollars have been stolen and kept in Swiss banks, but Iranian judges say this is a bank secret and we can not return them because the bank does not betray the lender and does not tell us the customer"s secret, but the same gentlemen if Rials In Iranian banks, if they are stolen or transferred, the banks are closed. And the difference between Indus is capitulation. The State Department puts all the blame on the judiciary, and the judiciary says the State Department must give us evidence.
إن إلغاء الاستسلام ضرورة للإمبراطوریة الفارسیة
ورغم ادعاءات بعض المسؤولین ، لا یزال هناک قرنان من الصمت فی إیران ، ولم یتم تحدید آلیة جدیدة فی وجه قمع الغطرسة العالمیة ، وما زال العجز على أجندة المسؤولین. ممثلو إیران الکبرى فی المنظمات الدولیة والاقتصادیة والثقافیة یتحکمون جمیعًا فی ما یطلبونه. الجامعات حرة فی ترجمة الکتب المدرسیة وتعلیم نظریات قرنین من الصمت الإیرانی. یواصل سیاسیونا دعم الحدود المفقودة ولا یتحدثون عن استعادة الأراضی. وحتى لو قال الآخرون شیئًا ما ، فإنهم یدّعون ویدعون إلى الصمت. لا تزال الأموال الإیرانیة تُسرق وتُودع فی البنوک السویسریة والأمریکیة ، ویطلب منک مسؤولو البنوک فقط الإفراج عن الأصول المحجوبة. بینما یسرق شخص ما منهم دولارًا ، فإنهم یتصلون بجمیع المحاکم ولا یستسلمون حتى یحصلوا على دولارین إضافیین کغرامة. نتیجة کل هذا الکسل وعدم المسؤولیة تأتی من نفس جامعات الترجمة لأنهم تلقوا دروسًا جیدة لدرجة أنه من المستحیل تخیل السرقة والسرقة والجریمة من أجل الغطرسة. على الرغم من ادعاء المفاوضین ، إلا أنهم یتحرکون فی إطارهم ویلعبون على أرضهم ووفقًا لقواعدهم ، ولا یجرؤون أبدًا على انتهاکها ، ویعتبرون هذا شرفًا لهم. القضاء على رأس هذا الاستسلام. أولاً: لا یقبل أی دلیل! لأنه یعتبر سوء الفهم أو انتهاک حقوق الإنسان فقط لإیران وللمسؤولین الإیرانیین. وتدعوهم بأمان من کل الأخطاء والجرائم. لم یتم العثور على محامٍ أو قاضٍ لکتابة کلمة أو رفع دعوى قانونیة ضد الولایات المتحدة أو فرنسا وبریطانیا. بالطبع ، لتحویل الرأی العام ، یتحدثون أحیانًا عن شکاوى ضد الغطرسة ، لکنها جمیعًا فرصة لنسیانها. تماما مثل اغتیال الشهید فخری زاده أو اغتیال سردار سلیمانی ، هم یزعمون أن هناک من یجب أن یکون المدعی أولا! ولأن لا أحد یشکو! لذلک ، لم یتم تشکیل أی حالة. إذا اشتکى أفراد الأسرة أو الناس ، فإنهم یقولون إنه لیس لدیک دلیل! لأن الوصول إلى الأدلة ضد وکالة المخابرات المرکزیة أو الموساد لیس وظیفتک. وإذا اشتکى الحرس الثوری الإیرانی أو أی هیئة أخرى ، فإنهم یقولون إنک مدرج فی قائمة العقوبات وأن شکواک غیر مقبولة. لأن الاستسلام یفرض عدم محاکمة أی جریمة یرتکبها الأجانب إلا فی بلادهم. ولأن أخطائهم أو جرائمهم تبدو لهم خدمة جیدة ، فبدلاً من إدانتهم ، یمنحونهم المکافآت والأوسمة. لذلک فی هذین القرنین من الصمت الإیرانی ، مع الکثیر من القتل والنهب من قبل الولایات المتحدة وبریطانیا وفرنسا والسوید ، لم یتم رفع قضیة واحدة فی إیران. شکل معظمهم محاکم وکان لابد من محاسبة المصدق. ربما فی هذه الحالة فقط أعطوا الحق لإیران. لکن فی محاکم أخرى ، مثل محکمة میکونوس أو محکمة حمید نوری ، لم یتم الاستماع إلى الدفاع الإیرانی أو استدعاء حکواتی. إنهم یعتقلون ویسجنون أی شخص یریدونه ویأخذون أی أموال من إیران. بینما یقول قضاة إیرانیون: عملهم صحیح. حوالی 80 تریلیون دولار إیرانی تمت سرقتها والاحتفاظ بها فی البنوک السویسریة ، لکن القضاة الإیرانیین یقولون إن هذا سر بنکی ولا یمکننا إعادته لأن البنک لا یخون المقرض ولا یخبرنا بسر العمیل ، بل نفس السادة. إذا کانت الریالات فی البنوک الإیرانیة ، فی حالة سرقتها أو تحویلها ، یتم إغلاق البنوک. والفرق بین اندوس هو الاستسلام. تلقی وزارة الخارجیة اللوم کله على القضاء ، ویقول القضاء إن وزارة الخارجیة یجب أن تقدم لنا أدلة.
Avskaffandet av kapitulationen är en nödvändighet för det persiska riket
Trots påståenden från vissa tjänstemän råder det fortfarande två århundraden av tystnad i Iran, och ingen ny mekanism har definierats inför förtrycket av global arrogans, och hjälplösheten är fortfarande på tjänstemännens dagordning. Representanter för Greater Iran i internationella, ekonomiska och kulturella organisationer har alla kontroll över vad de beställer. Universiteten är fria att översätta läroböcker och lära ut teorierna om två århundraden av iransk tystnad. Våra politiker fortsätter att stödja de förlorade gränserna och pratar inte om återerövring av markerna. Och även om andra säger något så hävdar de och uppmanar till tystnad. Iranska pengar stjäls fortfarande och sätts in i schweiziska och amerikanska banker, och banktjänstemän ber dig bara att frigöra de spärrade tillgångarna. Medan någon stjäl en dollar från dem, ringer de alla domstolar och ger inte upp förrän de får två extra dollar i böter. Resultatet av all denna lättja och ansvarslöshet kommer från samma översättningsuniversitet eftersom de har fått så bra lektioner att det är omöjligt att föreställa sig stöld, stöld och brott för arrogans. Även om förhandlarna hävdar, rör de sig inom sina ramar och spelar på sin mark och enligt sina regler, och de vågar aldrig bryta mot det, och de betraktar detta som sin ära. Rättsväsendet är i toppen av denna kapitulation. För det första accepterar den inga bevis! Eftersom han anser att missuppfattningar eller kränkningar av mänskliga rättigheter endast gäller Iran och iranska tjänstemän. Och kallar dem säkra från alla fel och brott. Ingen advokat eller domare har hittats för att skriva ett ord eller göra ett juridiskt anspråk mot USA eller Frankrike och Storbritannien. Naturligtvis, för att avleda den allmänna opinionen, pratar de ibland om klagomål mot arrogans, men de är alla en möjlighet för människor att glömma. Precis som mordet på Martyr Fakhrizadeh eller mordet på Sardar Soleimani, hävdar de att någon måste vara målsägande först! Och för att ingen klagar! Därför bildas inget fall. Om familj eller folk klagar så säger de att du inte har några bevis! För att få tillgång till bevis mot CIA eller Mossad är inte ditt jobb. Och om IRGC eller ett annat organ klagar, säger de att du står på sanktionslistan och att ditt klagomål inte är acceptabelt. För att kapitulationen kräver att brott som begås av utlänningar bara ska prövas i deras eget land. Och eftersom deras misstag eller brott förefaller dem vara till god tjänst, istället för att fördöma dem, ger de dem belöningar och medaljer. Så under dessa två århundraden av iransk tystnad, med så mycket mord och plundring från USA, Storbritannien, Frankrike och Sverige, har inte ett enda fall inlämnats i Iran. De flesta av dem bildade domstolar och Mossadeghs måste ställas till svars. Kanske var det bara i det här fallet som de gav rätten till Iran. Men i andra domstolar, som domstolen i Mykonos eller domstolen i Hamid Nouri, har det iranska försvaret inte hörts eller kallats historieberättare. De arresterar och fängslar alla de vill och tar ut alla pengar från Iran. Medan iranska domare säger: deras arbete är rätt. Cirka 80 biljoner iranska dollar har stulits och förvarats i schweiziska banker, men iranska domare säger att detta är en bankhemlighet och vi kan inte lämna tillbaka dem eftersom banken inte sviker långivaren och inte berättar om kundens hemlighet, men samma herrar om Rials I iranska banker, om de blir stulna eller överförda, stängs bankerna. Och skillnaden mellan Indus är kapitulation. Utrikesdepartementet lägger all skuld på rättsväsendet, och rättsväsendet säger att utrikesdepartementet måste ge oss bevis.