سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تیم اقتصادی آدام اسمیت

دولت اسلامی ادعا می کند که تیم اقتصادی گرچه اختلاف نظر هایی دارد ولی هماهنگ است. اما هماهنگی انها براسا عمل به محرمات است. یعنی یک دسته یا گروهی هستند که آمال و آرزویشان کتاب ثروت ملل آدام اسمیت است و یا اینکه تئوری های مالتوس. در حالیکه آنها از بیت المال حقوق می گیرند و باید برای اسلام کار کنند. اندیشه لیبرالیزم اقتصادی در آنها چنان قوت دارد که جای هیچ شک و شبهه ای برایشان نگذاشته و دقیقاتوریهای ساخته پرداخته سازمان سیا را اجرا می کنند. زیرا عذم باور انها به اقتصاد اسلام آنها را به این وادی هولناک انداخته است. وقتیکه ثروت ملل را فقط در دستهای خود می خواهند،

و حقوق های نجومی دریافت می کنند، چگون میتوانند برای اسلام فکر کنند؟ ذره ذره وجودشان این است که فکر اقتصادی داشته باشند یعنی برای خود پول جمع کنند. اگر از حقوق وزارت و وکالت و مشاورت جویا شوید می گویند والله این چیزی که به ما می دهند کرایه ماشین ما هم نمی شود. جلسات بیشتری می گذارند تا مشکل مردم را حل کنند ولی با حق المشاوره بالا و حق الجلسه و امثال آن مشکل خودشان را حل می کنند. اگر فرصتی شد کمی هم از روی شکم سیری به فکر گرسنگان می افتند. و می گویند ماکه سیر نشدیم ولی خدا گرسنگان را سیر کند. اما هیچگاه فرصت نخواهد شد. زیرا مانند بال مگس به عسل می چسبد و راه نجاتی ندارد. درمان اینهمه لیبرالیته و تکاثر ثروت فقط یک چیز است: بگویند مازاد دریافتی شان را به حساب صد امام بریزید. آن وقت شکمشان خالی می شود و درد شکم خالی ها را می فهمند. یکی از درد های شکم سیر ها این است که فکرشان کار نمی کند. ولی وقتی شکم خالی باشد همه چیز را براحتی درک می کنند و تجزیه و تحلیل شان هم درست می شود. برای همین است که در تمام فتنه های ضد انقلاب اسلامی، مردم پیشقدم مبارزه بودند. آنها برای اینکه آلاف و الوف خودشان را حفظ کنند مجبور بودند با فتنه گران بسازند و یا با آنها کنار بیایند. ولی مردم گرسنه چیزی نداشتند که از دست بدهند. قدم دوم این اقتصاد دانان، آنست که تمام حقوقهای بالای سه یا 5میلیون تومان را لیست کنند. و همه را اخراج کنند. و کسانی را بجای انها بیاورند که با این حقوق معلمی بسازند. آن وقت خواهند دید که کسر بودجه نخواهند داشت. و پول مالیات برکت پیدا خواهد کرد. چون مالیاتی که گرفته می شود از طریق اعمال نفوذ است نه از طریق تراضی طرفین. چون هزینه ها حرام است لذا مجبور به در امد های حرام مانند زور گیری هم می شوند. لذا قدم سوم حلال کردن اقتصاد است.(فانظر الی طعامک) به غذای ملت نگاه کنید به غذای دولت نگاه کنید آیا از راه حلال است یا حرام؟ یک لقمه حرام دودمانی را به باد می دهد چطور این را برای اقتصاد نمی پسندند. آیا این همان تفکر لیبرالیستی نیست که حلال و حرام را فقط برای فقرا بدانند؟ همه قاچاقچی ها از افراد مومن و امانت دار استخدام می کنند! چون اگر افراد استخدامی هم قاچاقچی باشند اول از همه رئیس را از بین می برند و خودشان رئیس می شوند. پس آنها هم ترجیح می دهند مردم مومن باشند تا خودشان بتوانند خوب قاچاق انجام دهند. دولت خوب آن است که خودش مومن و پایبند به حلال و حرام باشد. آیا این مالیات که می گیرند حلال است> این عوارض و این در امد های نفتی ؟ یا در جایی که هزینه می شود حلال است؟ اگر همه در امد ها حلال باشد ولی در حرام (اختلاس و حقوق نجومی ) صرف شود باز هم فایده ندارد. حتی اگر در امد حلال، هزینه هم حلال باشد روش آن (خزانه داری و اخذ بهره) حرام باشد باز هم فایده ندارد. چرا باید پول نفت بین مردم تقسیم نشود؟ مگر دولت خونش رنگین تر است که همه را ذخیره کند و تقسیم نکند

Adam Smith Economic Team

The Islamic State claims that the economic team, although divided, is coordinated. But their coordination is based on the practice of taboos. That is, they are a group or group whose aspirations are the book The Wealth of Nations by Adam Smith or Malthus Theories. While they receive salaries from the treasury and must work for Islam. The idea of ??economic liberalism is so strong in them that they leave no room for doubt and carry out the CIA"s fabricated precision. Because their belief in the economy of Islam has thrown them into this horrible valley. How can they think for Islam when they want the wealth of nations only in their hands, and receive astronomical salaries? Little by little, their existence is to have an economic mindset, that is, to raise money for themselves. If you ask about the rights of the ministry and advocacy and consulting, they will say, "God, what they give us will not rent our car." They hold more meetings to solve the people"s problem, but they solve their own problem with the high right of consultation and the right of meeting and the like. If there is an opportunity, they will think of the hungry a little from the belly of satiety. And they say we are not full, but may God feed the hungry. But there will never be an opportunity. Because it clings to honey like the wings of a fly and has no way out. The cure for all this liberalism and the multiplication of wealth is only one thing: they say to count the surplus they receive to the account of one hundred Imams. Then their stomachs become empty and they understand the pain of the empty stomachs. One of the pains of garlic is that their thoughts do not work. But when the stomach is empty, they easily understand everything and their analysis is correct. That is why in all the seditions of the Islamic Revolution, the people took the lead in the struggle. In order to maintain their Alaf and Aluf, they had to build or deal with seditionists. But the hungry people had nothing to lose. The second step of these economists is to list all salaries above three or 5 million tomans. And fire everyone. And replace them with teachers with these rights. Then they will see that they will not have a budget deficit. And tax money will be blessed. Because the tax that is levied is through influence, not through the consent of the parties. Because expenses are haram, they are forced to make haram income, such as extortion. Therefore, the third step is to make the economy lawful. (Fanzar al-Taamak) Look at the food of the nation, look at the food of the government. A forbidden morsel blows dynasty to the wind, how can they not like this for the economy. Isn"t this the same liberal thinking that considers halal and haram only for the poor? All smugglers hire faithful and trustworthy people! Because if the employees are also smugglers, first of all, they will eliminate the boss and become the boss themselves. So they also prefer people to be believers so that they can do good smuggling themselves. A good government is to be a believer and adhere to what is lawful and unlawful. Is this tax lawful> these taxes and these oil revenues? Or is it lawful where it is spent? If all the income is lawful but is spent in haram (embezzlement and astronomical rights), it is still useless. Even if the income is halal, the cost is halal, and its method (treasury and interest collection) is haram, it is still useless. Why should oil money not be divided among the people? But the government is more colorful in its blood to save and not divide everyone

فریق آدم سمیث الاقتصادی

یزعم تنظیم الدولة الإسلامیة أن الفریق الاقتصادی ، على الرغم من انقسامه ، منسق. لکن التنسیق بینهما یقوم على ممارسة المحرمات. أی أنهم مجموعة أو مجموعة تطلعاتها کتاب ثروة الأمم لآدم سمیث أو نظریات مالتوس. بینما یتقاضون رواتب من الخزینة ویجب أن یعملوا للإسلام. إن فکرة اللیبرالیة الاقتصادیة قویة جدًا فی نفوسهم لدرجة أنهم لا یترکون مجالًا للشک وینفذون الدقة المفبرکة لوکالة المخابرات المرکزیة. لأن إیمانهم باقتصاد الإسلام ألقى بهم فی هذا الوادی الرهیب. کیف یفکرون فی الإسلام وهم یریدون ثروات الأمم فی أیدیهم فقط ، ویتقاضون رواتب فلکیة؟ شیئًا فشیئًا ، یتمثل وجودهم فی امتلاک عقلیة اقتصادیة ، أی جمع الأموال لأنفسهم. إذا سألت عن حقوق الوزارة والدعوة والاستشارة ، فیقولون "الله ما یعطوننا لن نؤجر سیارتنا". إنهم یعقدون اجتماعات أکثر لحل مشکلة الناس ، لکنهم یحلون مشکلتهم بالحق الأعلى فی الاستشارة والحق فی الاجتماع وما شابه. إذا سنحت الفرصة ، سیفکرون بالجائع قلیلاً من بطن الشبع. ویقولون لسنا کاملین بل أطعم الله الجیاع. لکن لن تکون هناک فرصة أبدًا. لأنه یتشبث بالعسل مثل أجنحة الذبابة ولا مخرج له. إن علاج کل هذه اللیبرالیة وتکاثر الثروة شیء واحد فقط: یقولون أن یحسبوا الفائض الذی یتلقونه فی حساب مائة إمام. ثم تفرغ بطونهم ویتفهمون آلام المعدة الفارغة. من آلام الثوم أن أفکارهم لا تعمل. لکن عندما تکون المعدة فارغة ، فهم یفهمون کل شیء بسهولة ویکون تحلیلهم صحیحًا. لهذا السبب ، فی کل فتن الثورة الإسلامیة ، أخذ الناس زمام المبادرة فی النضال. من أجل الحفاظ على علافهم وألوف ، کان علیهم بناء الفتنة أو التعامل معها. لکن الجیاع لیس لدیهم ما یخسرونه. الخطوة الثانیة لهؤلاء الاقتصادیین هی سرد ??جمیع الرواتب التی تزید عن ثلاثة أو خمسة ملایین تومان. واطلقوا النار على الجمیع. واستبدالهم بالمعلمین بهذه الحقوق. وبعد ذلک سیرون أنه لن یکون لدیهم عجز فی المیزانیة. وستکون أموال الضرائب مبارکة. لأن الضریبة التی تجبى تکون عن طریق النفوذ لا بموافقة الأطراف. لأن المصاریف حرام ، یضطرون إلى کسب دخل حرام ، مثل الابتزاز. فالخطوة الثالثة إذن هی جعل الاقتصاد مشروعًا .. (فنزار التآمک) انظروا إلى غذاء الأمة ، انظروا إلى غذاء الحکومة. لقمة ممنوعة تهب سلالة فی مهب الریح ، فکیف لا یحبون هذا للاقتصاد. ألیس هذا هو نفس التفکیر اللیبرالی الذی یعتبر الحلال والحرام للفقراء فقط؟ کل المهربین یوظفون أمناء وأمناء! لأنه إذا کان الموظفون أیضًا مهربین ، فسوف یقضون فی المقام الأول على الرئیس ویصبحون هم أنفسهم الرئیس. لذلک یفضلون أیضًا أن یکون الناس مؤمنین حتى یتمکنوا من التهریب بأنفسهم. الحکومة الصالحة هی نفسها مؤمنة وتلتزم بما هو شرعی وما هو غیر شرعی. هل هذه الضریبة مشروعة> هذه الرسوم وهذه العائدات النفطیة؟ أم أنه جائز حیث تنفق؟ إذا کان کل الدخل مشروعًا ولکن تم إنفاقه فی حرام (الاختلاس والحقوق الفلکیة) ، فإنه لا یزال عدیم الفائدة. وحتى لو کان الدخل حلالاً فإن الکلفة حلال وطریقته (الخزینة وتحصیل الفوائد) حرام ، إلا أنها لا تزال غیر مجدیة. لماذا لا یتم تقسیم أموال النفط بین الناس؟ لکن الحکومة أکثر سخونة فی دمائها لإنقاذ ولیس تقسیم الجمیع