چرا مستاجر زیاد شده است؟
برخی ها توزیع نا عادلانه را از دلایل زیاد شدن مستاجران می دانند و برخی دیگر گران شدن مسکن را ولی هر دو این دلایل بی ربط است چرا که تعداد خانه های خالی بیش از افراد مستاجر است و لذا کمبود مسکن یا توزیع نا عادلانه آن امری دور از ذهن است. علت اصلی را باید در تنوع طلبی و زیاده خواهی یا حرص بیش از اندازه دانست! مفهومی است که سالها در کتاب های درسی می خوانیم ولی دچار ان شده ایم و باور نداریم. یک پیمایش آماری ثابت می کنند همه مستاجران مالک هم هستند! بلا استثنا، و اصلا دلیل مستاجر شدنشنان همین است. مثلا کسی که در روستا زمین و املاک و باغات دارد، یکی از انها را می فروشد و پول پیش خانه می دهد و شهر نشین می گردد.
لذا فرض اینکه کسی چیزی نداشته و از زور نداری اجاره نشین شده باطل است. بطور مثال 40میلیون مسکن فقط در اختیار افغانی ها است. همه اینها در کشور خودشان صاحب بیشترین باغات و املاک هستند و از فروش برخی از انان هزینه قاچاق خود را به ایران می پردازند و برای اینکه عودت داده نشوند ادعای فقر و بدبختی می کنند. اگر هم اینطور نباشد باز هم فرقی نمی کند زیرا که 4میلیون از آمار مستاجران ایرانی کم می شود و امری طبیعی خواهد بود. پس این موضوع اتباع را باید از آمار مستاجران کم کرد. می ماند حاشیه نشینان، همه می دانند که حاشیه نشینی یک صنعت سرمایه گذاری پر سود است. مسئولان چون حاشیه نشین نبودند درک این مطلب برایشان مشکل است و لذا با یک مثال ساده آنها را روشن می کنیم: زمین بایر چند خطر دارد: اولین آن مصادره توسط محیط زیست است. لذا بهترین راه برای تبدیل این تهدید، به فرصت خانه سازی در آن است. با چند کامیون آجر و خاک و سیمان آلاچیقی ساخته می شود، و با چند بار کتک زدن پلیس ساختمان و یا رشوه دادن به مامور شهرداری ، دوغابی ریخته می شود که نشان دهد قدیمی است و شامل قلع و قمع نمی شود. و فردا یک آلاچیق دیگر که راه را برای داخل بافت کردن زمین فراهم می سازد. و ناگهان زمینی که باید به دولت داده می شد آنهم بطور مجانی، صاحب چنان قیمتی می شود که همه زمین خواران را بخود جلب می کند. و انبوه سازان را به صف می کند. باز هم قیمت زمین بالاتر می رود و بازگشت سرمایه خیلی سریعتر و دهها برابر مفید تر. کار زمین خواران به همین جا خاتمه نمی یابد، دولت را مجبور به زیر ساخت می کنند و حتی زمین برای ساخت مسکن ملی هم در اختیار او قرار می دهند. همه اینها یک طرف قضیه است و این امر ثابت می کند که سرمایه راه خود را پیدا می کند. هرچند شهردار یا رئیس جمهور موافق نباشند. طرف دیگر قضیه این است که سازنده مسکن فقط دوسه روز مهمان مسکن است! تا آن را به پول نزدیک کند. سپس آنجا را فروخته و در یک ساختمان شیک اجاره نشینی می کند. این روند را شمال شهر نشینی می گویند. یعنی همه کسانی که شمال شهر اجاره نشینی می کنند در جنوب شهر یا حاشیه آن یا شهرهای و روستاهای دیگر پشتوانه ملکی دارند. این اجاره نشین ها حد یقف ندارند. یعنی با اجاره نشینی دنبال سرمایه گذاری های جدید در ملک هستند. درواقع مانند جاسوس یک خانه تیمی موقت اجاره می کنند تا حول و اطراف را بسنجند و هرجال نعل بی صاحب دیدند بردارند. این حرکت را اصطلاحا مرده خواری می گویند یعنی ملک مرده یا صاحب مرده ای را به نام کلنگی بخرند، و از ان صد ها واحد استخراج کنند. بروید پرونده همه انبوه سازان را ببینید خارج از این سریال نیست. اول حاشیه نسینی بعد کنترات کار و بعد بساز و بفروش و بالاخره انبوه ساز و عاقبت هم برج ساز. و درهمه احوال هم گدای ژنده پوشی که نان شب ندارد.
Why has the tenant increased?
Some consider unfair distribution as one of the reasons for the increase in tenants and others as the increase in housing prices, but both of these reasons are irrelevant because the number of vacant houses is more than tenants and therefore the lack of housing or its unfair distribution is far away. From the mind. The main reason should be considered in diversity and extravagance or greed! It is a concept that we have been reading in textbooks for years, but we have encountered it and we do not believe it. A statistical survey proves that all tenants also own! Without exception, this is the reason why people rent. For example, someone who has land, property and gardens in the village, sells one of them and gives money to the house and becomes a city dweller. Therefore, the assumption that no one has anything and that the tenant has not been forced by force is invalid. For example, 40 million houses are owned by Afghans alone. All of them own the most gardens and properties in their own country, and from the sale of some of them, they pay for their smuggling to Iran and claim poverty and misery in order not to be returned. Even if this is not the case, it still does not matter, because 4 million of the number of Iranian tenants will decrease and it will be normal. Therefore, this issue of citizens should be reduced from the number of tenants. Remains marginalized, everyone knows that marginalization is a lucrative investment industry. Because the authorities were not marginalized, it is difficult for them to understand this, so we illustrate them with a simple example: Barren land has several dangers: the first is confiscation by the environment. Therefore, the best way to turn this threat into an opportunity to build a house in it. A pavilion is made with a few trucks of bricks and soil and cement, and by beating the building police several times or bribing a municipal official, a slurry is poured to show that it is old and does not contain tin. And tomorrow another pavilion that provides the way to weave the earth. And suddenly the land that should have been given to the government, even for free, becomes so expensive that it attracts all land-eaters. And queues the mass builders. Again, the price of land goes up and the return on investment is much faster and tens of times more useful. The land grabbers" work does not end there, they force the government to build infrastructure and even provide it with land to build national housing. All of this is one side of the issue, and it proves that capital is finding its way. Although the mayor or president do not agree. The other side of the issue is that the builder is only a guest of housing for two days! To bring it closer to money. He then sells it and rents it out in a stylish building. This process is called northern urbanization. This means that all those who rent in the north of the city have real estate in the south of the city or its suburbs or other towns and villages. These tenants have no limit. That is, they are looking for new investments in real estate by renting. In fact, like a spy, they rent a temporary team house to survey the surroundings and remove any barefoot horseshoes. This movement is called cannibalism, which means buying a dead property or a dead owner in the name of old age, and extracting hundreds of units from it. Go and see the files of all the mass producers, it is not out of this series. First, the relative margin, then the work contract, then build and sell, and finally the mass builder, and finally the tower builder. And in any case, the ragged beggar who has no bread.
لماذا زاد المستأجر؟
یعتبر البعض التوزیع غیر العادل من أسباب الزیادة فی عدد المستأجرین والبعض الآخر هو ارتفاع أسعار المساکن ، لکن کلا السببین غیر مهمین لأن عدد المنازل الشاغرة یزید عن عدد المستأجرین وبالتالی قلة السکن أو التوزیع غیر العادل لها. بعید عن العقل. السبب الرئیسی یجب أن یؤخذ فی الاعتبار فی التنوع والإسراف أو الجشع! إنه مفهوم کنا نقرأه فی الکتب المدرسیة منذ سنوات ، لکننا واجهناه ولا نصدقه. مسح إحصائی یثبت أن جمیع المستأجرین یمتلکون! بدون استثناء ، هذا هو السبب فی أنهم أصبحوا مستأجرین. على سبیل المثال ، الشخص الذی لدیه أرض وممتلکات وحدائق فی القریة ، یبیع إحداها ویعطی المال للمنزل ویصبح ساکنًا فی المدینة. لذلک ، فإن الافتراض بأن لا أحد لدیه أی شیء وأن المستأجر غیر مجبر على القیام بذلک یعد باطلاً. على سبیل المثال ، 40 ملیون منزل متاح فقط للأفغان. کلهم یمتلکون معظم الحدائق والممتلکات فی بلادهم ، ومن بیع بعضها یدفعون ثمن تهریبهم إلى إیران ویدعون الفقر والبؤس حتى لا یعودوا. حتى لو لم یکن الأمر کذلک ، فلا یزال الأمر غیر مهم ، لأن 4 ملایین من عدد المستأجرین الإیرانیین سینخفض ??وستکون طبیعیة. لذلک یجب تقلیص قضیة المواطنین هذه من عدد المستأجرین. یبقى مهمشاً ، والجمیع یعرف أن التهمیش صناعة استثماریة مربحة. لأن السلطات لم تکن مهمشة ، یصعب علیها فهم ذلک ، لذلک نوضحها بمثال بسیط: للأرض القاحلة مخاطر عدیدة: أولها مصادرة البیئة. لذلک فإن أفضل طریقة لتحویل هذا التهدید إلى فرصة لبناء منزل فیه. یتکون السرادق من بضع شاحنات من الطوب والأتربة والأسمنت ، وبضرب شرطة المبنى عدة مرات أو رشوة مسؤول بلدی ، یتم سکب ملاط ??لإثبات أنه قدیم ولا یحتوی على قصدیر. وغدا جناح آخر یوفر طریقة لنسج الأرض. وفجأة تصبح الأرض التی کان ینبغی منحها للحکومة ، حتى بالمجان ، باهظة الثمن لدرجة أنها تجتذب کل أکلة الأرض. ویقف فی طوابیر بناة الشامل. مرة أخرى ، یرتفع سعر الأرض ویکون العائد على الاستثمار أسرع بکثیر وأکثر فائدة بعشرات المرات. لا ینتهی عمل منتسبی الأراضی عند هذا الحد ، فهم یجبرون الحکومة على بناء البنیة التحتیة وحتى تزویدها بالأرض لبناء مساکن وطنیة. کل هذا هو جانب واحد من القضیة ، ویثبت أن رأس المال یجد طریقه. على الرغم من أن رئیس البلدیة أو الرئیس لا یتفقون. الجانب الآخر من المشکلة أن البناء لیس سوى ضیف سکن لیومین! لتقریبه من المال. ثم یبیعها ویؤجرها فی مبنى أنیق. هذه العملیة تسمى التحضر الشمالی. أی أن کل من یستأجر فی شمال المدینة یمتلک عقارات فی جنوب المدینة أو ضواحیها أو مدن وقرى أخرى. هؤلاء المستأجرین لیس لدیهم حدود. أی أنهم یبحثون عن استثمارات جدیدة فی العقارات عن طریق الإیجار. فی الواقع ، مثل الجاسوس ، استأجروا منزلًا مؤقتًا للفریق لمسح المناطق المحیطة وإزالة أی حدوات حافیة القدمین. تسمى هذه الحرکة أکل لحوم البشر ، وتعنی شراء عقار میت أو مالک میت باسم الشیخوخة ، واستخراج مئات الوحدات منه. اذهب وانظر ملفات جمیع المنتجین بالجملة ، فهی لیست من هذه السلسلة. أولاً ، الهامش النسبی ، ثم عقد العمل ، ثم البناء والبیع ، وأخیراً عامل البناء الشامل ، وأخیراً منشئ البرج. وعلى کل حال ، شحاذ خشن لیس لدیه خبز لیلا.
Kirac? neden artt?? olmayan pejmürde bir dilenci.